1

ادعای ربوبیت میرزا حسینعلی و خروج بهائیت از اسلام

  • کد خبر : 64210
  • ۰۹ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۰:۳۱
ادعای ربوبیت میرزا حسینعلی و خروج بهائیت از اسلام
سخنان میرزا حسینعلی مقدمه‌ای بود برای آن‌که اندک اندک دعوی نبوت عامه و نبوت خاصه و ربوبیت و الوهیت کند...

به گزارش پایگاه خبری مفاز، اگرچه میرزا حسینعلی از دورۀ اقامت در بغداد تا اوایل دورۀ عکا خود را جز «من یظهره الله» نمی‌شمرد و می‌کوشید خود را خارج از دایرۀ اسلام جلوه ندهد و درعکا آداب مسلمانی به جا می‌آورد، ولی سخنان وی خود مقدمه‌ای بود برای آن‌که اندک اندک دعوی نبوت عامه و نبوت خاصه و ربوبیت و الوهیت کند. [۱][2]  و به رغم تصریحات باب دربارۀ شریعت «بیان»، خود شریعتی نو بگذارد.

دعوی ربوبیت و الوهیتش هم ـ با آن‌که در بسیاری مواضع خود را «عبد» خوانده ـ به نوعی از بعضی نامه‌ها و الواح او که خطاب به اشخاص نوشته، و آن‌ها را کلماتی دانسته است که از «سماء مشیت نازل و ارسال شد» [3][4] و خاصه از کتاب اقدس او برمی‌آید که در آن به تشریع و وضع احکام (مثلاً انا انزلنا لکم الاحکام؛ انا امرناکم بکسر حدودات النفس…، [5]) پرداخته است. [6]

با این حال، بعضی از مبلغان و طرفداران هوشمندترش که گویا توجیه نتایج چنین ادعایی را ناممکن می‌دیدند، این دعوی را نوعی تمثیل عرفانی یا کلامی، همچون عقیدۀ مسیحیان به حضرت عیسی (علیه‌السلام) قلمداد کرده‌اند. ([7][8]  دربارۀ این‌که بهائیان او را پیامبر می‌نامند، مثلاً نک‌[9]) اما محافل ملی بهائی امروزه تأکید می‌کنند که بهاء «یکی از مظاهر الاهیه‌ای است که با حقیقت غیبیۀ ذات الوهیت به کلی متفاوت و متمایز است». [10]

با این همه، بسیاری از سخنان میرزا حسینعلی را که بجا یا نابجا مشحون از اصطلاحات و تعبیرات و عبارت پردازی‌های صوفیانه است، می‌توان به چند وجه و معنی تأویل کرد. اما مدار اصلی کار و تبلیغ بهائیت، نه مباحث و جدل‌ها و استدلال‌های مجرد فکری ـ اعتقادی است که البته از عهدۀ آن بر نمی‌آیند، بلکه اصرار بر عقاید منطبق با جهان وطنی، همچون یکی بودن آبشخور همۀ آیین‌های موجود، قطع نظر از تفاوت‌های ناشی از شرایط تاریخی و زبانی؛ [11] ([12]  نیز برای نامۀ او به ناصرالدین‌شاه، نک‌[13][۱۴][15]

که به‌خصوص آیین بهائی را به نوعی بازتاب احوال اجتماعی و سیاسی سرزمین‌های اسلامی در آن عصر دانسته است)، و رد تحریف لفظی کتب عهدین است که به استناد آیۀ «وَقَدْ کانَ فَریقٌ مِنْهُمْ یَسْمَعونَ کَلامَ اللهِ ثُمَّ یُحَرِّفونَهُ…» [16]  مراد از تحریف کتب عهدین را تحریف معانی کلام الاهی دانسته است نه «محو کلمات ظاهریۀ» آن [17]  این آموزه‌ها خاصه از دیدگاه غربیانی که به بهائیت گرویده‌اند، مهم‌ترین وجه آثار و عقاید میرزا حسینعلی و جانشینان او به‌شمار می‌رود.

بخشی از فعالیت بهائیان اولیه برای اثبات دعوی میرزا حسینعلی، در گردآوری تمام آثار علی محمد شیرازی و نخستین یاران او برای حذف نام و اشاره به میرزا یحیی صبح‌ازل، تحریف و تغییر آنچه با دعاوی بهاء تناسب نداشت، خلاصه می‌شد. این تحریفات و تغییرات را خاصه در کتاب معروف به نقطۀ الکاف از یکی از بابیان اولیه، گویا حاجی میرزا جانی کاشانی، می‌توان دید [18]

برخی از نویسندگان، علاوه بر آن‌که این انتساب را درست ندانسته ـ و این البته نافی اعتبار کتاب به عنوان یکی از نخستین و مهم‌ترین منابع راجع به باب نیست ـ و آن را همان کتاب موسوم به تاریخ قدیم شمرده که بهائیان بسیارازآن یاد می‌کردند. بر آن رفته‌اند که چهار کتاب مشهور در تاریخ بهائیت همه تحریرها و بازنگاشته‌های همان یک اثرند: تاریخ جدید که در ۱۲۹۰ق/۱۸۷۳م گویا به قلم ابوالفضل گلپایگانی نوشته شد؛ مقالۀ شخصی سیاح که در ۱۳۰۳ق/۱۸۸۶م توسط عباس افندی، مشهور به عبدالبهاء پدید آمد؛ الکواکب الدریة اثر عبدالحسین آواره (آیتی) که در ۱۳۴۲ق/۱۹۲۴م نوشته شد؛ و متن انگلیسی تاریخ معروف به تاریخ نبیل در ۱۳۰۶ش/۱۹۲۷م. [19][20][21]

در میدان تألیف، چند کتاب به قلم بهائیان مشهور اولیه نوشته شد که مهم‌ترین آنها، کتاب الفرائد اثر میرزا ابوالفضل گلپایگانی است که اصلاً برای پاسخ به شبهات و انتقادهای برخی از علمای شیعه نوشته شده وبه همین سبب، مهم‌ترین عقاید باب و بهاء را در آن می‌توان یافت [22]

میرزا حسینعلی نوری هم خود پس از ۴۰ سال دعوی و کوشش برای استقرار عقایدش، چند کتاب و بسیاری رساله و نامه مشتمل بر پند و دعا و تبلیغ دعوی‌های خود و تفسیر برخی از آیات قرآن و احادیث پیامبر اسلام (ص) و امامان شیعه (ع) که به الواح موسوم شده است، برجای گذارد. منابع بهائی شمار این الواح را افزون بر هزار دانسته‌اند و البته گفته‌اند که بسیاری از آن‌ها از میان رفته است. [23][24][25].

پی نوشت:
1- احمد کسروی، بهائیگری، ج۱، ص۶۰-۶۲، تهران، چاپ.
2- شریف یحیی امین، معجم‌الفرق‌الاسلامیة، ج۱، ص۶۲، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
3- حسینعلی نوری بهاء، مجموعۀ الواح مبارکه، ج۱، ص۴، چ تصویری.
4- حسینعلی نوری بهاء، مجموعۀ الواح مبارکه، ج۱، ص۱۳۵-۱۳۶، چ تصویری.
5- بدیع‌الله فرید، کتاب اقدس، ج۱، ص۲، تهران، ۱۳۵۲ش.
6- محمد مهدی زعیم‌الدوله تبریزی، مفتاح باب‌الابواب، ج۱، ص۲۸۲، ترجمۀ حسن فرید گلپایگانی، تبریز، ۱۳۳۵ش.
7- براون ادوارد، مقدمه بر نقطة الکاف (نک‌: هم‌، ج۱، ص۳۹۶-۳۹۷، کاشانی).
8- براون ادوارد، مقدمه بر نقطة الکاف (نک‌: هم‌، ج۱، ص۴۹۱-۴۹۲، کاشانی).
9- Thompson، J، ج۱، ص۵، Abdu’l-Bahá، Illinois، ۱۹۴۸.
10-آیین جهانی بهائی، ۱۴ (نک‌: ما).
11-آیین جهانی بهائی، ۱۴ (نک‌: ما).
12- عباس عبدالبهاء، مقالۀ شخصی سیاح، ج۱، ص۱۶۶-۱۶۸، تهران، ۱۳۴۱ش.
13- عباس عبدالبهاء، مقالۀ شخصی سیاح، ج۱، ص۱۳۰، تهران، ۱۳۴۱ش.
14- براون ادوارد، مقدمه بر نقطة الکاف (نک‌: هم‌، کاشانی).
15- The Oxford Encyclopedia of the Modern Islamic World، ed JL Esposito، ج۱، ص۱۷۶، New York/oxford، ۱۹۹۵.
16- بقره/سوره۲، آیه۷۵.
17- حسینعلی نوری بهاء، ایقان، ج۱، ص۷۰-۷۱، ۱۳۱۰ق.
18- براون ادوارد، مقدمه بر نقطة الکاف (نک‌: هم‌، کاشانی).
19- محمد محیط طباطبایی، کتابی بی‌نام با نامی تازه، ج۱، ص۹۵۲-۹۶۰، همان، تهران، ۱۳۵۳ش، س۲، شم‌ ۱۱و۱۲.
20- محمد محیط طباطبایی، تاریخ قدیم و جدید، ج۱، ص۴۲۶-۴۲۷، گوهر، تهران، ۱۳۵۴ش، س ۳، شم‌ ۵.
21- محمد محیط طباطبایی، تاریخ نو پدید نبیل زرندی، ج۱، ص۷۰۲-۷۰۳، همان، شم‌ ۹.
22- ابوالفضل گلپایگانی، الفرائد، ج۱، ص۲۵-۴۰، قاهره، ۱۳۱۵ق.
23- ابوالفضل گلپایگانی، الفرائد، ج۱، ص۲۵، قاهره، ۱۳۱۵ق.
24- شوقی ربانی، قرن بدیع، ج۲، ص۱۴۵-۱۴۷، ترجمۀ نصرالله مودت.
25- بدیع‌الله فرید، کتاب اقدس، ج۱، ص۴، تهران، ۱۳۵۲ش.

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=64210

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

error: Content is protected !!