3

اتحادیه اروپا و سیاست آغشته به مسیحیت

  • کد خبر : 59038
  • ۳۰ دی ۱۴۰۲ - ۹:۰۶
اتحادیه اروپا و سیاست آغشته به مسیحیت
به سهولت می‌توان مشاهده کرد که اتحادیه اروپا در مواقع حساس همیشه به عنوان یک باشگاه اختصاصی مسیحی عمل کرده است.

به گزارش پایگاه خبری مفاز، اتحادیه اروپا نهادی به ظاهر متشکل از کشورهای معتقد به جدایی دین از سیاست یا همان سکولار است به نحوی که اعضای اصلی این نهاد خود را سرزمین آزادی عقاید و مکانی برای تحقق زندگی مسالمت آمیز بشریت بدون در نظر گرفتن باورهای دینی افراد معرفی می‌کنند و پیوسته در سطوح مختلف دیپلماتیک از کشورهایی که نظم و ساختار سیاسی خود را بر اساس یک ایدئولوژی دینی و یا سیاسی بنا نهادند به بهانه آن‌که این هنجار خودساخته و به ظاهر مقدس یعنی جدایی دین از سیاست را آینه راه خود قرار نداده‌اند انتقاد گزنده‌ می‌کنند و از این رو، در هر مذاکره‌ای با حکومت‌های اسلامی و یا حتی سوسیالیست احساس می‌کنند دست بالا را دارند.

اما به سهولت می‌توان مشاهده کرد این نهاد در مواقع حساس همیشه به عنوان یک باشگاه اختصاصی مسیحی عمل کرده است و هیچ ابایی از تمسک به ریشه‌های دینی خود در برخورد با اتباع دیگر ادیان ندارد گرچه با سیطره بر رسانه‌ها و با بهره از قدرت شگفتی آور خود در هنجارسازی بین‌المللی توانسته است به راحتی از قبول مسئولیت سیاست و رفتار دوگانه‌ی خود شانه خالی کند.

به سهولت می‌توان مشاهده کرد که اتحادیه اروپا در مواقع حساس همیشه به عنوان یک باشگاه اختصاصی مسیحی عمل کرده است.

پیشینه نقش مسیحیت در سیاست کشورهای اروپایی

با نگاهی گذرا به تاریخ اروپا درسده‌های اخیر می‌توان نقش پر رنگ تعصب به آیین مسیحیت را در شکل‌گیری ملت‌ها و مرزبندی‌های سیاسی این قاره به روشنی دریافت. این اعتقاد راسخ به مسیحیت در میان توده‌های اجتماعی دست حاکمان را برای سوء استفاده و آغاز کشورگشایی باز می‌گذاشت به گونه‌ای که در موارد متعدد این جنگ‌های به ظاهر مذهبی دهه‌ها ادامه می‌یافت و مردم هم‌چنان با شوق به جبهه‌های جنگ گسیل می‌شدند چرا که هویت خود را با اعتقاد دینی خود یکسان می‌شمردند. در این خصوص می‌توان اشاره‌ای داشت به جنگ‌های ۳۰ ساله در اروپای مرکزی که میان معتقدان به دو آیین پروتستان و کاتولیک صورت گرفت و از سال ۱۶۱۸ تا ۱۶۴۸ ادامه یافت که در نهایت با امضای قرارداد وستفالی به پایان یافت. البته، مورخین آن را پیشینه‌ای برای دشمنی عمیق آلمان و فرانسه و پیش زمینه جنگ‌های جهانی اول و دوم می‌دانند.

این جنگ‌های طولانی مدت مذهبی گاهی به صورت جنگ داخلی صورت می‌گرفت هم‌چون جنگ‌های مذهبی فرانسه از سال ۱۵۶۲ تا ۱۵۹۸ که میان پیروان آیین کاتولیک و پروتستان در این کشور رخ داد که حاصل فرمان پادشاه مبنی بر آزادی مذهبی برای پروتستان‌ها بود. این آزادی تنها دو ماه به درازا کشید. باید دانست بسیاری از هویت‌های ملی کشورهای اروپایی بر اساس نتیجه همین جنگ‌ها شکل گرفت.

اتحادیه اروپا و سیاست آغشته به مسیحیت

کاهش آتش تند تعصبات مسیحی در اروپای مرکزی

در نهایت با افزایش باورهای سکولار و کاهش باور به تعالیم مسیحیت که در تضاد با دستاوردهای علمی حاصل از مدرنیته بود این شعله نیز فروغ خود را از دست داد و به جنگ‌های محدودی در بالکان و یونان خلاصه گردید.

در این جنگ‌ها، اروپای مسیحی چشم خود بر روی قتل عام های متعدد مسلمانان در یونان و قتل عام آشکار مسلمانان در سربرنیتسا بست. در قتل عام سربرنیتسا نیروهای حافظ صلح هلندی مردم مسلمان بوسنی را که به آن‌ها پناه آورده بودند به نیروهای صرب مسیحی تحویل دادند که درنتیجه، تمامی مردان مسلمان در همان روز کشته شدند. تعداد کشتگان در این نسل‌کشی بالغ بر ۸۰۰۰ مسلمان غیرنظامی تخمین زده می‌شود که بزرگترین فاجعه انسانی پس از جنگ جهانی دوم به شمار می‌رود. نکته جالب آن است که کشورهای اروپایی فروش اسلحه به این منطقه را ممنوع کرده بودند که به معنای صدور حکم قطعی مرگ مسلمانان بود چرا که صرب‌ها در این جنگ صاحب اکثر انبارهای مهمات ارتش یوگسلاوی سابق بودند و کروات‌ها نیز از راه دریا اقدام به تامین سلاح می‌کردند. شرایط اسف‌بار مسلمانان در این منطقه به همین ماجرا ختم نشد بلکه در سال ۱۹۹۹ نیز شاهد کشتار دسته جمعی دیگری در منطقه کوزوو بودیم که تعداد کشتگان غیرنظامی به ۲۰۰۰ نفر رسید اما اقدام قابل توجهی در حمایت از مسلمانان این منطقه صورت نگرفت.

این تعصب کشورهای اروپایی به آیین مسیحیت هم‌چنان باعث شده است تا کشور بوسنی و هرزگوین با وجود فراهم کردن زمینه‌های مختلف موفق به عضویت در اتحادیه اروپا نشود و از سال ۲۰۱۰ تنها به عنوان کاندیدای ورود به اتحادیه شناخته شود.

نقش باورهای دینی در سیاست روز کشورهای اتحادیه اروپا

اما اگر پندار شود که این نوع واکنش‌های دینی مربوط به قرن پیش و قبل از شکل‌گیری اتحادیه اروپاست و در سیاست روز اروپا اعتقاد به مسیحیت نقشی ایفا نمی‌کند می‌توان موارد متعددی را برشمرد که ناصواب بودن این گمان را اثبات کرد.

در صدر این موارد که بسیار هم بازتاب خبری دارد عدم پذیرش عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا است. کشوری که با وجود نظامی لائیک و تامین خواسته‌های متعدد اتحادیه اروپا نتوانست به این اتحادیه بپیوندد. معظم  سیاستمداران و تحلیلگران ترک هیچ دلیل قابل قبول دیگری را جز مسلمان بودن اکثریت مردم این کشور برای رد درخواست خود نیافته‌اند و اصطلاح باشگاه مسیحی را برای اتحادیه اروپا به کار می‌برند.

مورد دیگری که تعلق به آیین مسیحیت را در عرصه سیاست اتحادیه اروپا مشخص می‌کند رفتار دوگانه کشورهای اروپایی در پذیرش مهاجران است. همان‌گونه که در سال‌های اخیر عیان گردید با مهاجران اوکراینی بر اساس سیاست درهای باز رفتار می‌گردد و به شیوه‌ای از آن‌ها استقبال می‌شود که گویا قهرمانان ملی کشورهای میزبان هستند در حالی که آوارگان جنگ سوریه و افغانستان پشت دیوارهای بلند قوانین مهاجرتی و سخت‌گیری‌های غیر معمول روزگاری همچون اسیران جنگی را در اروپا تجربه می‌کنند.

اتحادیه اروپا و سیاست آغشته به مسیحیت

باید بیان شود نقش مذهب به میزانی بود که برخی از شهرداران فرانسوی از جمله ییوِس نیکولین اعلام کردند در شهرهای خود تنها مسیحیان آواره از جنگ سوریه را اسکان خواهند داد. این سخن از آن رو بازتاب داشت که در کشوری اعلام رسمی شد که بالغ بر ۶ میلیون مسلمان دارد.

اما سطح مخالفت با ورود مسلمانان آواره به اتحادیه اروپا بسیار فراتر از چند شهردار بود. نخست وزیر وقت مجارستان اعلام کرد که ورود مسلمانان مهاجر هویت مسیحی اروپا را به خطر می‌اندازد و کشور اسلواکی به صورت رسمی اعلام کرد تنها مهاجران مسیحی جنگ سوریه حق ورود به این کشور را دارند.

این میزان از تبعیض مذهبی حتی به مذاق ژان کلود یونکر رئیس وقت کمیسیون اروپا هم خوش نیامد و به این سیاست‌ها اعتراض کرد. البته موضع‌گیری او با برخورد سخت نمایندگان پارلمان اروپا از جمله رهبر حزب استقلال بریتانیا مواجه شد.

باید اشاره شود که این تنها موضع‌گیری چند سیاستمدار راستگرای افراطی نبوده است و بازتاب نارضایتی گسترده عمومی اقشار مختلف جوامع اروپایی نسبت به حضور مسلمانان در کشورهایشان است. در این خصوص نظرسنجی اندیشکده چتم هاوس در سال ۲۰۱۷ شاهد بسیار مناسبی به شمار می‌رود. در این نظرسنجی که بیش از ۱۰ هزار شهروند اتحادیه اروپا در آن شرکت کردند اکثریت با پذیرش مهاجران از کشورهای اسلامی مخالفت کردند.

در جانب دیگر، سران این اتحادیه بارها از مسیحیان ساکن در کشورهای اسلامی حمایت آشکار کرده‌اند و در مواردی که احساس نموده‌اند به حقوق این افراد گزندی وارد شده است به سرعت دست به اقدامات سیاسی زده‌اند. صدر اعظم وقت آلمان در تایید سخنان پاپ بندیکت شانزدهم اعلام کرد حمایت از مسیحیان تحت پیگرد بخشی از سیاست خارجی ماست.

به اعتقاد بندیکت شانزدهم هیچکس به اندازه پیروان این دین رنج نمی‌کشد. این کلام توسط ایشان در حالی بیان گردید که در بیست سال اخیر، ۲۱۰ هزار مسلمان غیرنظامی در عراق و ۱۱۴ هزار مسلمان غیرنظامی در افغانستان قربانی ماجراجویی‌های مسیحیان در خاورمیانه شدند. اما گویی این آمار برای سران سیاسی و مذهبی اروپا چندان اهمیتی ندارد.

در مقابل، در سال ۲۰۰۶ صدراعظم و وزیر وقت آلمان در خصوص سرنوشت یک افغانی تازه مسیحی شده به نام عبدالله ابراز نگرانی می‌کنند و خانم «آنگلیکا بر» که در آن زمان از نمایندگان آلمان در اتحادیه اروپا بود از حاکمیت شریعت در افغانستان گلایه می‌نماید.

با آگاهی از چنین روندی به سادگی قابل پیش‌بینی است که حمله اسرائیل به یک کلیسا در نوار غزه باعث موجی از نارضایتی در میان حامیان سیاسی این رژیم در اروپا شود اما کشته شدن بیش از ۱۶ هزار مسلمان بی‌گناه در این هجوم وحشیانه به عنوان تلفات جنگی محسوب شد. بهایی که برای حذف مقاومت حماس لازم است و نیازی به محکومیت سیاسی از دیدگاه این اتحادیه نداشت.

به قلم مصطفی محمدی

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=59038

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

error: Content is protected !!