0

جلوگیری از نفوذ بیشتر بهائیت در ایران؛ از انگیزه های امام راحل در ۱۵خرداد بود

  • کد خبر : 64538
  • ۲۰ خرداد ۱۴۰۳ - ۹:۱۱
جلوگیری از نفوذ بیشتر بهائیت در ایران؛ از انگیزه های امام راحل در ۱۵خرداد بود
جلوگیری از نفوذ بیشتر بهائیت که به عنوان ستون پنجم اسرائیل در ایران عمل می‌کردند، از انگیزه های امام خمینی(زه) در نهضت ۱۵ خرداد بود.

به گزارش پایگاه خبری مفاز، پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و استقرار دوباره رژیم شاه، رفته رفته حکومت مطلقه و استبدادی شاه تحکیم و تثبیت‏ شد. در این رابطه، حمایت‌های بی دریغ آمریکا از سیاست‌های ضد مردمی شاه و فشار و اختناق حاکم بر جامعه که به وسیله ساواک صورت می‌گرفت، نقش اساسی داشت. اعتراض مردمی در نهایت منجر به قیام ۱۵ خرداد، در شهرهای بزرگ کشور، بویژه تهران، اصفهان، شیراز، مشهد، تبریز، و… شد. اگرچه این قیام از نقطه نظر نظامی بشدت سرکوب شد؛ لکن زمینه‌های فکری – فرهنگی انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ را فراهم نمود.

بر همین اساس در زمینه قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ با عنوان زمینه ساز انقلاب بزرگ تاریخ معاصر با حجت الاسلام امیر علی حسنلو، استاد و پژوهشگر تاریخ حوزه و مدیر گروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه‌های علمیه به گفت‌وگو پرداختیم که حاصل آن را در ادامه می‌خوانید:

سرچشمه‌های قیام مردم علیه رژیم پهلوی از کجا شروع شد؟

خاستگاه قیام از نقش و جایگاه روحانیت ‏شیعه در جامعه ایران و پیروی مردم از آنها ناشی می‌شود. زیرا در طول یکصد سال اخیر تاریخ معاصر، روحانیت مبارز انقلابی به دلیل سیاست‌ها و برنامه‌های ضد اسلامی سلسله قاجار و خاندان پهلوی، توده‌های مردم مسلمان ایران را برعلیه آنها بسیج کرده‏اند. در طول این یکصد سال، درک شیعه از مسائل سیاسی به تدریج دچار تحول شد و با سیاسی شدن افکار عمومی مردم، روحیه مبارزه‏ مبارزه‌جویی با نظام‌های طاغوتی در سرلوحه حرکت‌های آنها قرار گرفت. ابتدا قیام تنباکو بر علیه تسلط اقتصادی بیگانگان (انگلستان) شکل گرفت. سپس افکار عدالت‌جویانه و قانون خواهی در انقلاب مشروطیت و قانون اساسی مشروطه تبلور یافت. جنبش ملی شدن نفت نیز یک مبارزه ضد بریتانیایی بود که حیطه وسیع‌تری نسبت ‏به قیام تنباکو داشت.

بالاخره نهضت ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، در کوران اقدامات تسلط جویانه آمریکا که در پوشش یک سری اصلاحات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی – حقوقی و اجتماعی انجام می‌شد، به وقوع پیوست و پایه‌های رژیم سلطنتی پهلوی را متزلزل کرد. در همه این جنبش‌های سیاسی – اجتماعی روحانیت مبارز شیعه نقش اصلی را برعهده داشت و قیام اخیر، با تلاش‌های مجدانه امام خمینی روی داد.

امام خمینی (ره) به عنوان یک مرجع و رهبر روشن ضمیر، تهاجم فکری و فرهنگی دشمنان اسلام را در موارد گوناگون بخوبی دریافته بود و سعی در زدودن آثار آن داشت: آسیب‌هایی که ناشی از تبلیغات فرهنگی رژیم شاه بود و جدایی دین از سیاست، کوبیدن اسلام، ارائه مکتب‌های پوشالی، انحرافی و فریبنده و دعوت مردم به آنها، ایجاد خودباختگی فرهنگی و ناامیدی از فرهنگ اسلامی، محو معنویت جامعه، ایجاد سلطه فرهنگی و اشاعه برتری باورهای غربی، ایجاد و گسترش روشنفکری غرب زده، پاشیدن بذر نفاق بین مسلمین، ایجاد شکاف و تفرقه بین حوزه و دانشگاه، ترویج فساد اخلاقی و… را در بر می‌گرفت. سلطه عوامل استعمار و دولت‌های وابسته، ضربات جبران ناپذیری بر فرهنگ کشور وارد می‌ساخت که حضرت امام، آنها را در دو مقوله تلاش برای حذف اسلام و اسلام شناسان از سر راه منافع استعمار و ایجاد نظام آموزش استعماری دسته بندی نموده است.

از اهداف قیام مردم به چه مواردی می‌توان اشاره کرد؟

همان گونه که گفته شد، منشأ و خاستگاه قیام ۱۵خرداد اندیشه‌های روحانیت مبارز شیعه، به رهبری حضرت امام خمینی (ره) بود. در اندیشه‌ها و تفکر آن حضرت، تشکیل حکومت اسلامی و اجرای احکام اسلام جایگاه خاصی داشت. بر این اساس، پیاده شدن قوانین اسلام در حوزه‌های سیاست، اقتصاد، فرهنگ و اجتماع از انگیزه‌های اصولی نیروهای مذهبی محسوب می‌شد. اما با توجه به تخطی رژیم شاه از حدود الهی و عدم اجرای احکام اسلام، امر به معروف و نهی از منکر، دفاع از سنت‌ها و ارزشهای اسلامی، مقابله با برنامه‌های استعماری آمریکا و اسرائیل، مبارزه با حاکمیت و گسترش فرهنگ غربی که منافی با معیارهای فرهنگ اسلام ناب محمدی بود، از انگیزه‌های نسل جدید روحانیت، برای ورود به عرصه سیاسی کشور و وقوع قیام پانزده خرداد به شمار می‌رفت.

امام مبارزه را چگونه مدیریت می‌کرد؟

امام خمینی در مرحله اول مبارزه خود، درصدد پیشگیری و کنترل حرکت‌های ضد مذهبی رژیم شاه برآمد. اما هنگامی که این رژیم تهاجم همه جانبه خود را بر علیه حضرت امام و پیروانش آغاز کرد، شیوه دیگری برای مبارزه برگزیده شد که همانا رویارویی با اصل نظام شاهنشاهی بود.

انگیزه دیگر امام، مبارزه با صهیونیسم جهانی و عوامل داخلی آنها و صیانت از احکام اسلام و قرآن و حفاظت از استقلال کشور و جلوگیری از نفوذ بیشتر اعضای فرقه ضاله بهائیت که به عنوان ستون پنجم اسرائیل در ایران عمل می‌کردند، بود. رژیم شاه در سال ۱۳۲۸، به طور غیر رسمی (دفاکتور) اسرائیل را به رسمیت‏ شناخته بود و زمینه نفوذ عوامل صهیونیسم را در ایران فراهم ساخته بود.

امام خمینی در پاسخ به تلگراف علمای همدان، در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۲، در این باره فرمودند: خطر اسرائیل و عمال ننگین آن اسلام و ایران را تهدید به زوال می‌کند. من برای چند روز زندگی با عار و ننگ ارزشی قائل نیستم و از علما اعلام و سایر طبقات مسلمین انتظار دارم که با تشریک مساعی قرآن و اسلام را از خطری که در پیش است نجات دهند.

بنابراین، نیروهای مذهبی که از امام خمینی پیروی می‌کردند، با انگیزه اولیه مخالفت‏ با دستگیری امام خمینی و انگیزه‌های اصلی دفاع از دین اسلام و ارزش‌ها و احکام آن، در قیام ۱۵خرداد شرکت کردند و اهداف رهبری نهضت را که در طول دو سال مبارزه (۱۳۴۲ – ۱۳۴۱) بیان شده بود، پیگیری کردند. اهداف اصلی امام خمینی (ره) حاکمیت قوانین اسلام و اجرای شریعت اسلامی و قطع زنجیرهای وابستگی کشور از کشورهای استعمارگر و استکباری آمریکا و اسرائیل و… بود. خلع ایادی داخلی آنها و براندازی اصل نظام شاهنشاهی و جایگزینی حکومت اسلامی برای جامه عمل پوشاندن به اهداف نهضت ضروری بود که امام خمینی تلاش برای تحقق آنها را پیشه خود ساخته بود.

هویت و علل قیام را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

با توجه به اینکه، ماهیت اصلی سیاست‌ها و برنامه‌های رژیم شاه، مبارزه با فرهنگ مذهبی مردم ایران بود و این مساله با روحیه مذهبی مردم سازگار نبود، به طور طبیعی، قیام ۱۵خرداد دارای ماهیت اصیل دینی و مذهبی بود. زیرا این قیام برای دفاع از فرهنگ اسلامی و ارزش‌ها و هنجارهای مذهبی مردم ایران به وقوع می‌پیوست.

در بررسی پدیده‌های اجتماعی، توجه به عناصر آن بسیار مهم‌اند. عناصر اصلی این قیام شامل نیروهای قیام و به بیان دیگر، رهبری قیام و مردم است که توسط ایدئولوژی و اندیشه نهضت‏ به همدیگر پیوند خورده ‏اند. ایدئولوژی و تفکر قیام، همانا اندیشه‌های ناب مذهبی بود. در واقع، اندیشه‌ها و افکار، انگیزه‌ها و اهداف و آرمان‌ها و آرزوهای مردم ایران، از زبان رهبر نهضت، یعنی امام خمینی بیان می‌شد.

امام خمینی با نفی تز استعماری جدایی دین از سیاست و تاکید بر نظریه مرحوم سید حسن مدرس مبنی بر دیانت ما عین سیاست ما، و سیاست ما عین دیانت ماست، و با صدور فرمان تحریم تقیه نقطه عطفی در فرهنگ سیاسی کشور ایجاد کرد که پایان دوران از خود بیگانگی را بشارت می‌داد. آن حضرت با ذکر عبارات تقیه حرام است و اظهار حقایق واجب (ولو بلغ ما بلغ)، به مثابه پیشوای روحانی و سیاسی مردم ایران، تقیه را که موجب خمودگی و افسردگی سیاسی مردم شده بود، مطرود دانسته و نظرات سیاسی – مذهبی خود را بیان کرد و بدینسان، عنوان بزرگترین مصلح تاریخ ایران و اسلام را به خود اختصاص داد. زیرا این عمل به منزله اصلاح طرز تفکر و روحیه مردم ایران بود. بدین ترتیب، رژیم شاه را بر سر دو راهی خطرناکی قرار داد. چون از یک سو، رهبری مذهبی شیعه، سیاست‌های استبدادی شاه را به طور علنی و رسمی مورد حمله قرار می‌داد و از سوی دیگر، دولت از رویارویی علنی با مذهب بیمناک بود.

بنابراین، قیام ۱۵خرداد ۱۳۴۲، دارای ویژگی‌هایی بود که هیچیک از جنبش‌های سیاسی – اجتماعی پیشین ایران، واجد همه این خصوصیات نبودند. این مساله، قیام پانزده خرداد را یک حرکت‏ سیاسی اجتماعی و فکری فرهنگی منحصر به فرد می‌سازد که نقطه عطفی در سیر تحولات سیاسی – اجتماعی ایران پدید آورد و سمت و سوی مذهبی بدان بخشید.

ویژگی اصلی قیام ۱۵خرداد، جنبه مذهبی آن بود که با حضور رهبران مذهبی و روحانیت معظم شیعه، توده‌های مختلف مردم ایران نیز در آن مشارکت جستند.

بنابراین، در این مورد که حرکت پانزدهم خرداد، یک قیام صددرصد اسلامی – مردمی بوده هیچ تردیدی نیست. در واقع مرجعیت تقلید، به شکلی کاملاً روشن عامل مذهب را عامل اصلی مبارزه مردم علیه رژیم معرفی نمود. از طرفی چون اکثریت مردم ایران مسلمان هستند و انگیزه‌های مذهبی بیشتر از هر چیز دیگری در آنها تأثیر دارد، به پیروی از اصول اسلامی و به تبعیت از دستورات ائمه اطهار آماده بودند تا پا به میدان مبارزه بگذارند.

از امتیازات قیام نسبت به انقلاب‌های دیگر بفرمائید:

نخستین امتیاز قرار گرفتن مرجعیت‏ شیعه در سطح رهبری نیروهای مذهبی. هنگامی که امام خمینی (ره) به عنوان یک مرجع تقلید، رهبری یک جنبش سیاسی – اجتماعی و فکری – فرهنگی را بر عهده گرفت، دیگر مراجع را نیز با خود همراه کرد. دومین فراگیری و پوشش دادن به حرکت‌های سیاسی موجود. حضور امام خمینی نیروهای مذهبی را گردهم آورد و از تفرقه آنها جلوگیری کرد. سومین رویارویی با اصل نظام شاهنشاهی. در حالی که، جنبش‌های پیشین دارای این ویژگی نبودند. چهارمین ضد امپریالیسم و ضد صهیونیسم بودن مبارزه. امام خمینی (ره) از ابتدای نهضت ‏خود قدرت‌های استعماری شرق و غرب و صهیونیسم جهانی و اسرائیل را به مبارزه طلبید. پنجمین ممانعت از اجرای سیاست دموکراسی کنترل شده کندی که در دیگر کشورهای وابسته جهان سوم در حال اجرا بود. زیرا حرکت امام خمینی (ره)، رژیم شاه را ناگزیر به اعمال خشونت کرد و بدین ترتیب، چهره واقعی این رژیم برای جهانیان و مردم ایران روشن‌تر شد. ششمین آشکار شدن قدرت مذهب به وسیله بسیج گسترده مردمی و مقاومت در مقابل برنامه‌های نامشروع شاه.

فرایند قیام ۱۵خرداد ۱۳۴۲ چگونه بود؟

اولین شعله‌های آتش مخالفت‏ با سیاست‌های ضد اسلامی و غیر مردمی رژیم شاه، پس از تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی برافروخته شد. زیرا، بر اساس این تصویب نامه که به صورت غیر قانونی و به هنگام تعطیلی مجلس‌های شورای ملی و سنا، در هیأت دولت اسدالله علم تهیه، تنظیم و تصویب شده بود، رسمیت دین اسلام از قانون اساسی کشور لغو می‌شد. نمایندگان انجمن‌های مذکور، در مراسم تحلیف به جای قرآن مجید به کتاب آسمانی سوگند یاد می‌کردند و بدین ترتیب، زمینه‌های حقوقی و قانونی به قدرت رسیدن بهائیان و عوامل اسرائیل در ایران فراهم می‌شد. همچنین، با هیاهوی اعطای حق رأی به زنان، و سؤ استفاده از آن، مخالفین برنامه‌های رژیم شاه، مخالف آزادی زنان قلمداد می‌شدند، اما رژیم شاه به دلیل مخالفت گسترده نیروهای مذهبی، مجبور به لغو رسمی این تصویب نامه شد. با این حال، اعتراض به رژیم شاه ادامه یافت و با اعلام رفراندم انقلاب سفید! اوج گرفت. برای خاموشی صدای مخالفین، نیروهای مسلح و عوامل امنیتی رژیم شاه به مدرسه فیضیه قم که در آن مجلس بزرگداشت‏ شهادت امام صادق برپا بود، حمله کردند. این واقعه خونین و حوادث بعدی، مانند دستگیری طلاب و اعزام آنان به سربازی، بر آتش خشم مردم دامن زد. سخنرانی پرشور و تاریخی حضرت امام خمینی، در عصر عاشورای ۱۳۸۳ (۱۳ خرداد ۱۳۴۲) که در آن شدیدترین حملات خود را متوجه شخص شاه، آمریکا و اسرائیل نمود و آنها را عامل بدبختی مملکت دانست، تاب و توان رژیم شاه را به پایان رساند. این رژیم، در یک حرکت انفعالی، اقدام به دستگیری و انتقال امام به تهران نمود. پخش خبر دستگیری آن حضرت، موج اعتراض اقشار گوناگون مردم ایران را به گونه‏ای باور نکردنی برانگیخت. این مساله، مورد تأیید بیشتر محققان و نویسندگان تاریخ معاصر ایران می‌باشد.

صدها هزار نفر از مردم ایران، در شهرهای تهران، قم، مشهد، شیراز، اصفهان، تبریز، ورامین و… به تظاهرات و راهپیمایی پرداختند. این راهپیمایی با شدت هرچه تمام تر به خاک و خون کشیده شد و هزاران نفر از تظاهرکنندگان (حدود پانزده تا بیست هزار نفر) به شهادت رسیدند. رژیم شاه برای چندمین بار توانست، با کشتار مردم ایران حاکمیت‏خود را برای پانزده سال دیگر تضمین کند. حاکمیتی که با خفقان مطلق و استبداد کامل همراه بود. حاکمیتی که به بهای کشتار هزاران نفر از فرزندان این ملت و تبعید رهبر قیام به دست آمده بود.

پیامدها و ثمرات قیام را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

قیام پانزده خرداد، اگرچه در ظاهر با شکست روبرو شد، اما تأثیرات بلند مدت خود را بر روند سیاسی و اجتماعی ایران باقی گذاشت. این تأثیرات عمیق، ناشی از ویژگی‌های ناب این قیام بود که عبارتند از: فراگیری نهضت و حضور همه گروه‌ها، قشرها و طبقات اجتماعی در روند مبارزه; مذهبی بودن نهضت و حضور نیروهای مذهبی در آنکه موجب حضور گسترده مردم در جریان مبارزه شد; پیروی از مبانی دین اسلام در جریان مبارزه; مشخص بودن رهبری مبارزه که در وجود امام خمینی تجلی یافته بود; اخلاص و قاطعیت رهبر نهضت; جنبه بیگانه ستیزی جنبش که لبه تیز آن متوجه آمریکا، اسرائیل و شخص شاه بود.

امام خمینی (ره) با دمیدن روح خودباوری و نفی از خود بیگانگی، زمینه‌های بازگشت‏به خویشتن را در میان قشر جوان و روشنفکر دانشگاهی فراهم ساخت و باعث رویکرد نیروهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور به سوی مذهب شد. بنابراین، نهضت فکری – فرهنگی پانزده خرداد به رهبری امام خمینی (ره) تأثیرات عمیق و شگرفی بر ساختار سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ایران گذاشت و نتایج و پیامدهای سازنده و مطلوبی به بار آورد. در واقع، آماده‏سازی شرایط و زمینه‌های لازم و نیروهای انقلاب اسلامی را در دامن خود پرورش داد.

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=64538

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

error: Content is protected !!