به گزارش پایگاه خبری مفاز، احمد اسماعیل صالح السلمی البصری (۱۳۴۸ه.ش)، معروف به «احمدالحسن الیمانی»، یکی از جریانهای نوظهور در مسیرمهدویت است. وی خود را با چهار واسطه ، فرزند امام دوازدهم (ع) دانسته وعلاوه بر آن، دارای ادعاهای بی شماری است که «یمانی بودن، سفارت و وصایت حضرت حجت(ع) »، اساس دعاوی این شخص را تشکیل می دهد.
احمد بصری در سال ۱۳۷۱ ه.ش از دانشکده مهندسی راه وساختمان دانشگاه بغداد، فارغ التحصیل شد و تا سال ۱۳۷۸ ه.ش، هیچ سندی از زندگی و فعالیتهای وی در کشور عراق در دست نیست. در همین سال به سمت نجف اشرف رفته و مدت کوتاهی در حوزه علمیه حضرت آیت الله محمد صادق صدر(ره) حاضر شد و با فردی به نام شیخ حیدر مُشتت چاسب القحطانی آل مُنشّد معروف به « ابوحسن » در حوزه علمیه آشنا گردید.
یک سال پس از آن، ادعای خود را با حیدر مشتت در میان گذاشته و او را در سمت یمانیت و وزارت امام دوازدهم(ع) قرار داد. پس از آن با زیر سؤال بردن نیابت عامه فقها، ادعای فساد مالی درحوزه های علمیه و ناکارآمدی دروس، هر دو از ادامه تحصیل در حوزه علمیه انصراف داده و به جهت نشر عقاید و تجهیز قوای نظامی خود، خانه ای را به عنوان مکتب امام احمد الحسن و یمانی موعود درمحله صریفه در منطقه سهله در نظر گرفته و در آنجا سکونت یافتند . پس از آن، هر دو برای تبلیغ دعوت انحرافی احمد بصری، به شهرهای دیگر عراق رفتند.
حیدر مشتت، اولین مسافرت تبلیغی اش را از محل زندگی خود (العماره در جنوب عراق) آغاز نموده و سپس با توجه به وجود نیروهای سید محمود حسنی صرخی در کربلا و نجف و مخالفت شدیدشان با انصار احمد بصری، به بغداد رفت و با کمک ضیاء عبدالزهره الکرعاوی ، اقدام به تشکیل مؤسسه « القائم » و انتشارنشریه ای به همین نام کرد تا بدین وسیله به تبلیغ احمد بصری بپردازد. بصری نیز وارد بصره شده و با انتشار نشریه «الصوت الحق الاسبوعیه التی تروج للفکر المهدوی »، اقدام به گسترش دعوت انحرافی خود نمود. حیدر مشتت در سال ۱۳۷۹ ه.ش به همراه شخصی به نام عیسی المزرعاوی ، معروف به سید صالح (ابو شاهد) وارد ایران شد و پس از اقامتی کوتاه در شهرستان شادگان خوزستان، به سمت شهر قم آمده و پس از دیدار با فردی به نام حسن راضی الکعبی، برنامه های تبلیغی خود را آغاز کرد.
وی اولین ملاقات خود را با آیت الله سید صادق روحانی و شیخ علی کورانی و با ارسال نامه دعوت به ۲۴ تن ازمراجع و فضلای حوزه علمیه قم، آغاز کرد و پس از افشای انحرافات و متعاقب آن، دستگیری و تحمل شش ماه زندان در ایران، به عراق بازگشت. با بروز اختلافات عدیده بین احمد بصری و حیدر مشتت در سال ۱۳۸۴ ه.ش، هر دو طرف اقدام به انتشار بیانیه های متعدد کرده و یکدیگر را دجال نامیدند. با سقوط صدام و کشته شدن حیدر مشتت در شارع حیفاء بغداد، فرصت برای ترویج و گسترش ادعاهای احمد بصری مهیا شد و وی با ساماندهی تشکیلات وسیعی در شهرهای نجف، کربلا، ناصریه، بصره و…، شبکه تبلیغی خود را در عراق و کشورهای دیگر راه اندازی نمود.
اختلاف انصار احمد بصری
ضیاء عبدالزهره الکرعاوی و احمد بصری در سال ۱۳۸۶ ه.ش با تأسیس پادگانی در منطقه الزرگه (سیزده کیلومتری شمال نجف اشرف) درصدد اقدامی مسلحانه علیه حضرت آیت ا… سیستانی بودند. این اقدام قبل از آغاز، با اطلاع و مداخله قوای امنیتی عراق با شکست رو به رو شد . در این درگیری، ۳۴۳ نفر کشته و ۱۰۸۹ تن دستگیر شدند که ۲۰۰ نفر از کشته شدگان از انصار احمد اسماعیل بصری بودند . قابل توجه اینکه، کرعاوی در این درگیری کشته شده و احمد اسماعیل نیز پس از آن، ناپدید گردید و حادثه مذکور دراخبار تلوزیونی عراق گزارش شد. همزمان با شکست نیروهای متحده احمد بصری و ضیاء الکرعاوی در پادگان الزرگه، جریان احمد بصری دچار انشقاق شده و به چهار گروه انصار مکتب ، احلاس ، رایات سود و جیش الغضب تقسیم گردید.
انصار مکتب:
در باور آنان، فردی به نام احمد که فرزند و فرستاده امام دوازدهم(ع) است، وجود داشته و با هدف آماده سازی قیام حضرت ظهور کرده و در حال حاضر از طریق فیسبوک و پالتاک با مردم در ارتباط می باشد.
انصار رایات سود (پرچم):
آنان احمد بصری را نزد خود دانسته و انصار مکتب را به دروغگویی متهم می کنند . بنابراین، انصار پرچم چنین شخصی را قبول نداشته و از وی و انصارش، تبرّی می جویند. به طور کلی باورهای انصار پرچم در موارد زیر خلاصه می گردد که اساس اختلافات آن را با انصار مکتب رقم می زند:
۱- گروه پرچم (رایات سود)؛ گروهی از اتباع و پیروان احمد بصری هستند که بر اساس مجموعه ای از روایات ، مدعی غیبت احمد بصری می باشند. آنان بر این باورند که احمد الحسن البصری از سال ۱۳۸۶ ه.ش و پس ازدرگیری پادگان الزرگه، در غیبت به سر می برد.
۲- یکی از ادعاهای این گروه، آن است که در روز مرگ ملک عبدالله پادشاه عربستان، احمد الحسن ۱۲ نفر از اتباع رایات سود را انتخاب کرده و به دیدار با امام مهدی(ع) برده و امام مهدی(ع) از خیانت مکتب نجف، ابرازناراحتی کرده است.
۳- رایات سود براین باورند که احمد بصری درکتب اولیه خود، به خیانت و ارتداد بعضی انصار (همچون شیوخ مکتب نجف)، هشدار داده وآنها به خاطر جمع آوری اموال به کذب گویی مرتکب شده اند.۴- رایات سود معتقدند، کتبی که بعد ازغیبت احمد الحسن البصری به اسم او منتشرشده، دارای اشکالات علمی فراوان بوده وهیچ کدام از آنان نوشته وی نیست.
۵- رایات سود اذعان دارند که مکتب نجف، قوانین و کلمات احمد بصری و قانون حاکمیت الله را نقض کرده، چرا که از دولت و حکومت عراق، درخواست نماینده در مجلس استان بصره عراق نموده و این مطلب علاوه برتأیید حکومت عراق، به منزله خیانت و نقض قانون حاکمیت الله به شمار می رود.
۶- در باور رایات سود، عبد الله هاشم (سازنده مستند ظهور) ، پس از احمد بصری، همان مهدی دوم در حدیث وصیت شیخ طوسی(ره) است.
انصار جیش الغضب الإلهی:
این گروه که به سرکردگی شیخ عبدالرزاق الجابری تأسیس شده، در تاریخ ۲۲ / ۹/ ۱۳۹۷ ه.ش با انتشار اساسنامه ای متشکل از ۱۰۲ ماده به همراه یک بیانیه (در۷ بند)، جیش الغضب را با عنوان « الهیئة العُلیا لإدارة مشروع الإصلاح المهدوی » و نماینده احمدالحسن در تشکیل حکومت اسلامی معرفی کرده و تمامی اتباع احمدالحسن، مراجع تقلید شیعه و مردم عراق را به تبعیت از خود فراخواندند.
انصار احلاس:
شاخه احلاس که به سرکردگی « توفیق مغربی » تأسیس شده، خود را موظف به انتظار تا زمان قیام احمدالحسن دانسته و برای اثبات این سخن خویش به روایتی از امام صادق(ع) استناد می کنند . در این روایت آمده است : خانه نشين باشيد و تا ما در خانه نشسته ايم شما نيز بنشينيد و چون متحرّك ما حركت كرد، به سوى او روانه شويد، هرچند با دست و سر زانو باشد.
فعالیت جریان در ایران
همانطور که گذشت، فرقه انحرافی احمد بصری از سال ۱۳۷۹ ه.ش فعالیت خود را به صورت رسمی با مسئولیت حیدر مشتت چاسب آل منشد در شهر قم آغاز کرد و با دستگیری وی و همراهانش در تاریخ ۲۱ / ۹/ ۸۱ ه.ش و شکست جریان احمدالحسن در واقعه پادگان الزرگه، فعالیت این جریان در ایران به حالت تعویق درآمده و نموّ چشمگیری نداشت. تا اینکه از سال ۱۳۹۳ ه.ش با پیوستن علی اکبر جوکار وعباس فتحیه به این جریان، به میزان تبلیغات وجذب شدگان افزوده شد. در سال ۱۳۹۴ه.ش، مؤسسه ای با عنوان « وارثین ملکوت » در فضای مجازی اعلام موجودیت کرد و عملکرد خود را تحت نظر مکتب نجف دانست. این مؤسسه در گسترش دعوت انحرافی احمد بصری در ایران، نقش قابل توجهی داشته و افرادی همچون عباس فتحیه ، احمد میرعرب رضی ، سید حامد میری ، سید حسن هاشمی، محمد بسیج، محمد رضا بالدی( زمانی )و…، مدیریت وارثین ملکوت را برعهده داشتند.
همزمان با آن، گروه دیگری از اتباع احمد بصری، خود را با عنوان موسسه «آخرالزمان »معرفی کردند. افرادی همچون سید حسین موسوی شیرجینی ، احمد کهندل ، علی اکبر جوکار و … در پیشانی مؤسسه آخرالزمان قرار گرفته و ضمن فعالیت تبلیغی برای جریان، عملکرد مؤسسه وارثین ملکوت را غیررسمی و انحرافی دانسته و اقدام به مبارزه علنی با آنان نمودند.
واقعه تربت حیدریه
عباس فتحیه بر اساس دیدگاه تکفیری و ضدیت با نظام جمهوری اسلامی، عده ای از اتباع احمد بصری در شهرستان تربت حیدریه (ازتوابع خراسان رضوی) را با بهانه آزادی عقیده، علیه نظام تحریک کرد. آنان نیز با تجمع در مقابل دادگستری شهرستان در تاریخ ۲۹مرداد ۱۳۹۷ ه.ش، اقدام به ضرب و شتم نیروهای انتظامی کردند.
در پی این اتفاق، با طراحی عملیات روانیِ بزرگنمایی و مظلوم نمایی، هشتگ « تربت درخون » در فضای مجازی راه انداخته و خواستارآزادی دستگیرشدگان شده و همزمان اقدام به مصاحبه با صدای آمریکا نمود. یک روز پس از این حادثه، احمد بصری با انتشار بیانیه و تصویری مبهم از درگیری پیروانش در صفحه رسمی فیسبوک، از اغتشاش صورت گرفته حمایت کرده و نوشت : « زندانی کردن زنان و کودکان در ایران؛ از سیدعلی خامنه ای وحکومت ایران می خواهیم حملات و برخوردهای سرکوبگرانه و زندانی کردنها را متوقف کنند و مؤمنین و سادات و شیوخ طلاب و اساتید حوزه های علمیه قم و مشهد و غیر آنها را آزاد و احکام خودسرانه ای که برای بعضی از آنها صادر شده است، لغو کند. زیرا اینها مردمی هستند که زندانی می شوند و مورد بازخواست ومحکومیت قرار می گیرند، فقط برای عقیده شان و خداوند سبحان به این امر راضی نیست (لا اکراه فی الدین) و بنا بر هر معیار اخلاقی و انسانی نیز این کار صحیحی نمی باشد. در ادامه، فایل ویدئویی (برخورد با مؤمنین) در تربت حیدریه مشهد در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۳۹۷ه.ش وجود دارد که چگونگی برخورد نیروهای امنیتی با مردان و زنان مؤمنی که برای آزادی دو نفر از مؤمنین زندانی شده در شهرشان جمع شده بودند را نشان می دهد. و متأسفانه آنها به جای تصحیح اشتباهی که انجام داده بودند و آزاد کردن آن زندانی ها، به تظاهرکنندگان ازمرد و زن و بچه حمله کردند و برخی ازتظاهرات کنندگان را زندانی کردند و در بین زندانیان، زنان و کودکان هم وجود دارد».
جریان شناسی
جریان احمد بصری، همانند بسیاری از فِرق انحرافی، بیش از آنکه یک فرقه دینی باشد، یک جنبش سیاسی است که با هدف ایجاد اختلاف، فتنه و انحراف در کشورهای اسلامی (شیعی) تشکیل شده و علاوه بر آن، درصدد آن است تا با تخریب جایگاه علما و ناکارآمد جلوه دادن علوم دینی حوزه های علمیه از یکسو و تبدیل نیابت عامه فقیه به نیابت خاصّه خود از سوی دیگر، مردم را از فقها جدا کرده و به گمان باطل خویش، زمینه را برای فروپاشی حوزه های علمیه فراهم نماید. به عنوان نمونه، احمد بصری در تخریب جایگاه مراجع تقلید وعلمای شیعه آورده است: « آنها علمای بی عملی هستند که درانتظار حضرت امام مهدی(ع) شکست خوردند. آنها به تکذیب امام مهدی(ع) و وصی و فرستاده اش بسنده نمی کنند، بلکه مردم را از جهاد در پیشگاه او و مبارزه با کفار که دولتهای اسلامی را به غارت بردند، منع می کنند!». همچنین در بیانیه اول شوال اعلام کرد: « بر هر مسلمان، ترک تقلید در فقه و عمل به احتیاط واجب است و هر که تقلید کند، با امام مهدی(ع) مخالفت کرده است».
چالش جریان احمد بصری در اسلام
جریان احمد بصری، یکی از جریانهای خطرناکِ درون شیعی است که در دهه اخیر، ظهور و بروز پیدا کرده است . این جریان با نقشه راه و سناریویی از پیش تعیین شده ، خود را از دعوتها وتفکرات انحرافی پیشین، متمایز ساخته و در ردیف جریا نهایی همچون فرقه بهائیت و تصوف فرقه ای قرار گرفته . در راستای اثبات این سخن به دو نکته اساسی اشاره می گردد :
الف) هدف قرار دادن مسائل ضروری و مسلم در مذهب تشیع : اغلب دعوتهای انحرافی پیشین، تنها دعوتهایی بودند که مسائلی در مورد صاحبان خود ارائه می دادند تا به واسطه آن، مقام آنان را بزرگ جلوه داده و به اهداف و اغراض مادی خود دست یابند، حال آنکه دعوت انحرافی احمد بصری، مسلمات و ضروریات مذهب حقه تشیع را مورد هدف قرار داده و درصدد تغییر و انحراف آنها بر آمده است که در این خصوص می توان به ایجاد انحراف در عدد ائمه معصومین(ع) ، تغییر مفهوم و دایره عصمت، مصادره مهدویت و قائمیت و ادعای شارعیت اشاره کرد.
ب) تکفیر شیعیانی که با دعوت احمد بصری مخالفت دارند: یکی از مهمترین چالشهای پیشروی تشیع، برخورداری جریان انحرافی احمد بصری از بینش تکفیری درباره تمامی مسلمانانی است که این دعوت انحرافی را نپذیرفته یا با آن مخالفت کرده اند لذا احمد بصری بر اساس القائات تکفیری و اعلام قائمیت خود، بینش خون آلود و انتقام گیرنده ای به پیروانش داده تا به محض تمکّن آنان در روی زمین، به رؤیاهای خود جامه عمل بپوشانند. این در حالی است که پیروان احمد بصری بر این عقیده اند که احمد اسماعیل، همان قائمی است که با شمشیر قیام خواهد کرد و به مدت هشت ماه شمشیر کشیده و مردم را قتل عام خواهد نمود. این مسئله به این معناست که بر اساس پندار آنان، اگر احمد بصری در زمین تمکن پیدا کند، به مدت هشت ماه متوالی و متصل، خونهای مردم را بر زمین می ریزد، بدون اینکه ذره ای شفقت ورحمتی داشته باشد. احمد بصری علاوه بر تکفیر، اموال مخالفین خود را نیز محترم ندانسته و در مواردی، تصاحب اموال آنان را جایز شمرده است . به عنوان نمونه به دو مورد اشاره می شود:
۱- دریافت پول بیشتر از صاحب کار:
سؤال: من در شرکتی کار می کنم که صاحب آن، مسلمان است و از مخالفان دعوت شما. هزینه جا به جایی و حمل و نقل من بر عهده صاحب شرکت است . آیا برای من جایز است که بیش از مبلغ هزینه شده برای حمل و نقل هزینه را از صاحب شرکت مطالبه کنم؟ مثلاً، اگر ۵۰۰ درهم هزینه می کنم، بگویم ۱۰۰۰ درهم هزینه کرده ام؟
پاسخ احمد الحسن: اینان دشمنان ائمه و مهدیین هستند و مال آنان احترامی ندارد . تا میزانی که توانستی از مال او بردار و این کار برای تو جایز است.
۲- استفاده از بسته اینترنت همسایه:
سؤال : آیا استفاده شخصی و بدون اجازه از اینترنت یکی از مراکزغیردولتی برای ما جایز است؟
پاسخ احمدالحسن: اگر صاحب مال (اینترنت) مخالف ائمه و مهدیین باشد، در این صورت مال او هیچ احترامی ندارد و می توانی از اینترنت او استفاده کنی . این نوع از تکفیر و تمامی بینشهای تکفیری موجود در جهان اسلام، ریشه در نقل گرایی افراطی، کج فهمی روایات و دوری از عقل داشته و می توان مهمترین علل پیدایش این بینش را در سه مسئله مذکور جستجو کرد . پرسشی که قرنهای نخستین اسلام را به التهاب کشانده و منجر به تأسیس مکاتب مختلفی شده است، ناظربه حد و مرز عقل و نقل می باشد ، لذا احمد بصری با کنارگذاشتن عقل و اتخاذ رویکردی افراطی به حدیث (البته با تدلیس، تقطیع، تحریف و تأویل احادیث)، توان فهم روایات را از پیروان خود، سلب و فضا را به نوعی ترسیم کرده که حتی در صورت تعارض بدیهیات عقلی با روایات ضعیف و مجعول، بدیهیات عقلی را انکار می کنند. از اینرو، حدیث گرایی افراطی و دوری از عقل، از ویژگی هایی است که با اندیشه این جریان، گره خورده و بر همین اساس در ورطه بینش تکفیر افتاده اند.
