3

نقدی بر ادعای پیوند اسلام با یوگا

  • کد خبر : 48011
  • ۲۳ فروردین ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۱
نقدی بر ادعای پیوند اسلام با یوگا
یوگا یا به عبارت فارسی «جوک» که از طرفی به عنوان ورزش و از طرفی دیگر به عنوان راه حقیقت مورد توجه است هر چند در کشور ما نوظهور است اما بنا به اعتقاد هندوها سابقه طولانی ۲۰۰۰ ساله دارد.

به گزارش پایگاه خبری مفاز، بعضی امروزه به خاطر شباهت بعضی از تکنیک های یوگا با رکوع و سجده و تشهد و قیام، سوگوارانه ندای پیوند اسلام با یوگا سر می دهند و شعار یکی بودن عرفان اسلامی و معنویت یوگی ها را تبلیغ می کنند و به عنوان مرامی برآمده از متن اسلام و حتی به عنوان عرفان اصیل اسلامی از یوگا نام می برند. «آیین یوگا با عرفان اسلامی چنان با هم آمیخته است که تفکیک آنها از هم مشکل است.»[1]

ناگفته نماند که مروجین یوگا بسیاری از کرامات و معجزات اولیای الهی را به نفع خود تبیین می کنند و آن را به گونه ای با کندالینی یا چاکرا و.. پیوند می زنند. چنان که در یکی از این کتاب ها نه فقط معجزه حضرت عیسی از این منظر توجیه شده است بلکه به صلیب رفتن عیسی هم با همین منطق لازم شمرده شده است.

«اثری را که حضرت مسیح (ع) ۲۰۰۰ سال پیش بر مردم می­گ ذاشت در نظر بگیرید. او از واسطه ­ها، یعنی بدن حواریون استفاه می­کرد و آتش کندالینی این حواریون بر اثر حضور فوری حضرت مسیح (ع) تشدید می ­گردید. اما همین امر برای بقیه مردم نیز پیش می­آمد، در حالی که آنها تسلط کافی بر خویشتن نداشتند تا در برابر فشار نیروی گسترده کندالینی که از بدن حضرت مسیح (ع) ساطع می­شد مقاومت کنند. چندتن از حواریون این کار را برای رسیدن پیام مسیح به نسل­های آینده انجام دادند، ولی از مردم دیگر در آن زمان هیچ انتظاری وجود نداشت، زیرا این نیرو برای آنها بسیار زیاد بود. زمانی که از وجود چندتن افرادی که بتوانند پیام مسیح (ع) را به نسل­های آینده برسانند، اطمینان حاصل شد باید بدن مادی حضرت مسیح (ع) نابود می­شد تا بر افراد عادی اثرات بدی گذاشته نشود… در کتاب­های مسیحی از آتش کندالینی به عنوان سه جنبه پدر ، پسر، و روح القدس یاد شده است.» [2]

یوگا هم چون دیگر ادیان و معنویت های هندی، به تناسخ معتقد است. تناسخ به معنی حلول روح انسان به یک کالبد جدید در همین دنیاست.یعنی بعد از مرگ روح انسان به عالم برزخ یاقیامت یا عوالم دیگر منتقل نمی شود، بلکه درهمین عالم در قالب و جسم جدید (مثلا یک جنین یا حیوان یا گیاه یا چیزهای دیگر) وارد می شود و یک حیات جدید را تجربه می کند و همین طور روح در زندگی های مکرر و پی در پی به حیات خود ادامه می دهد.

با این تبیین کسانی که معتقد به تناسخ اند به عالم برزخ و رستاخیز اعتقادی ندارند و به زندگانی های مداوم روح ـ بدون این که به قیامت و رستاخیز نیازی باشد و حساب وکتابی لازم بیاید ـ در همین دنیا دل می بندند. پتنجلی در فصل سوم کتابش، سوتره ۱۸، بحث از تناسخ و تولدهای پیشین به میان آورده است.[3]

درکتاب های یوگا تولد های پی در پی به عنوان فرصت های بیشتر جهت بیداری کندالینی مورد اشاره قرار گرفته است. «در بعضی حالات ممکن است فرد مشتاق به پیشرفت باشد که نتیجه تولدهای قبلی است، اما اگر جسم ضعیف باشد و نتواند فشار کندالینی را تحمل کند لازم است که شخص منتظر تولد دیگری باشد تا شاید دارای جسمی قابل انعطاف گردد.»[4]

تناسخ از آموزه هایی است که در ادیان الهی مردود شناخته شده است و در دین اسلام قائل به تناسخ در حکم کافر قلمداد شده است. . بزرگان و متکلمین و فلاسفه اسلامی دلایل متعدد عقلی ونقلی در رد و ابطال تناسخ آورده اند.(در آخر همین کتاب به مبحث تناسخ پرداخته شده است.)[5]

استقبال از یوگا نه به دلیل برخورداری از جهان بینی منطقی و نه به علت غنای تعلیمات آن است، بلکه به سبب عطش روحی بشر جدید، و نیاز فوری انسان مدرن به یک مسکن روانی و ذهنی است: به عبارت دقیق تر، هنر یوگا در سامان دادن زندگی دنیوی است و آماده نمودن بشر مدرن برای کامیابی بیشتر در زندگانی امروزی.

خدمت یوگا به بشر بحران زده عصر ماشین، نه ارائه یک نظام معقول و جامع از هستی و جهان است و نه دستگیری از انسان برای رساندن به کمالی که مطلوب خالق هستی است و نه ارجاع دادن به تعالیم روحبخش پیامبران الهی؛ بلکه مرامی است همسو با جهان بینی حاکم بر غرب و کمک کار به تمدن جدید غرب برای فرونشاندن تنش ها و اضطراب های بشر و سر فروبردن در لاک لذت خواهی بشر و در نتیجه دل خوش نمودن و راضی شدن به این که برای درد خداجویی او درمانی رسیده و برای فطرب معنویت طلبی او مرهمی یافت شده است. «یوگی به زندگی فعال ومتمدن ادامه می دهد اما با آرامش. »[۶۴]

پی نوشت:
[1]ـ یوگا سوتره­ های پتنجلی ، سوامی ساتیاندا، ترجمه موسوی نسب ص ۹
[2]ـ همان ص ۷۲و۷۹
[3]ـ یوگا سوتره های پتنجلی ، ساتیاناندا ص ۲۹۷
[4]ـ کند الینی/ خسرو شریف پور، ص ۴۹
[5]ـ جهت مطالعه بیشتر مراجعه شود به ابن سینا، الشفاء، کتاب النفس، ص ۳۲۰، و المبدأ و المعاد، ص ۱۰۷
[۶۴]ـ جیمز هویت ، یوگا ص ۱۶۶ نقد عرفان یوگا

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=48011

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.