6

انکار وجود گناه در آموزه های اوشو

  • کد خبر : 47980
  • ۲۲ فروردین ۱۴۰۲ - ۱۰:۰۲
انکار وجود گناه در آموزه های اوشو
تعالیم عرفانی اوشو مصداقی از عرفانهای منهای شریعت است. عرفان سکولار در بستر جهان غرب با سابقه آموزههای سکولاریسم پدید آمدند.

به گزارش پایگاه خبری مفاز، عرفانی که براساس جامعه از دین گریخته غرب زاده شده. از این رو محال است که عرفان اوشو را یک عرفان سکولار نامید. البته اگر تعریف ما از عرفان سکولار صرفاً عرفان حاصله در جامعه سکولار غرب باشد.

اما از آن جهت که عرفان اوشو هم عصر عرفانهای سکولار غربی است. و شباهت هایی بین موازین عرفانی اوشو و مولفه های عرفان سکولار وجود دارد. مسلک اوشو را به جهت نیل به اهداف عرفان سکولار میتوان زیر مجموعه این پدیده دانست.

مشرب اوشو به عنوان یک عرفان شرقی سرشار از ترغیب به سوی جدی نبودن، شاد بودن، عاشق شدن، خندیدن، آزاد شدن، رقصیدن و آواز خواندن است. در گوشه گوشه عرفان اوشو انسان تشویق به زندگی مادی شده و لذت بردن از لذایذ زندگی مادی و به دست آوردن آرامش و دوری از ناملایمی ها و رجوع به هرآنچه انسان را در این دنیا با تمام تعلقاتش خوشحال می نماید. کل کائنات یک شوخی است. خنده عبادت است. اگر بتوانی بخندی چگونه عبادت کردن را آموخته ای. جدی نباش. آدم جدی هرگز نمی تواند مذهبی باشد. آدمی که بتواند بی چون و چرا بخندد، آدمی که همه مسخرگی و همه بازی زندگی را می بیند در میان آن خنده به اشراق می رسد1.

عبادت تفریح است. بنابراین چنانچه به معبدی رفتی و خیلی جدی شدی معبد را عوضی گرفتی. برای خندیدن به معبد برو برای شادمانی و لذت به معبد برو برای جشن و سرور به معبد برو. سرمست باش، با نشاط باش در حال جشن و پایکوبی، در حال آواز خوانی و در حال رقص. بگذار کائنات از طریق تو مجال بازیگوشی بیابند. بگذار بازیگوشی تنها عبادت تو باشد بگذار نشاط و شادمانی تنها نیایش تو باشد و … خوش باش، لذایذ را دریاب. خداوند شی نیست موضع است. موضع جشن و سرور. غصه را دور بریز !

او به تو خیلی نزدیک است. به پایکوبی برخیز. این چهره ماتم زده را کنار بگذار. این توهین به مقدسات است چه او بسیار نزدیک است …
با جسم خود به مخالفت برنخیز، آن خانه توست.

برضد آگاهی ات نباش زیرا بدون آگاهی شاید خانه ات بسیار آراسته باشد اما صاحب خانه ای نخواهد داشت، تهی خواهد بود. آنها در کنار هم زیبایی و زندگی برتر و کاملتری می آفرینند .2
خنده از فصول انسان است. انسانی که شاد و مسرور نیست بیمار است. همه آزادی و خنده را دوست دارند.

انسان از موسیقی و تفریح لذت میبرد. لذت و آرامش گمشده دنیای متجدد است. نوع انسان مدرن خواهان رسیدن به شادی و آرامش برای پیشبرد اهداف و پیروزی بر مشکلات است اما در عرفان اوشو اهمیت به این مسائل کمی بیشتر و به صورت افراطی مطرح می شود و به جایی می رسد که همه چیز به باد سخره و پوچی گرفته می شود. زیرا انسانی که هدف متعالی اش در این دنیا شادی و لذت بردن است همیشه شوخی کند نمی رقصد و آواز نمی خواند و نمی خندد.

اوشو می گوید :” خداوند همیشه در حال شوخی است. به زندگی خودت نگاه کن خنده آور است ! به زندگی دیگران نگاه کن همه اش شوخی خواهی یافت. شوخی، شوخی، شوخی. جدیت بیماری است. جدیت را با معنویت هیچ سروکاری نیست. معنویت خنده، نشاط و تفریح است 3″

در حالی که معنویت مثبت بر خاسته از نظرات و تاییدات عقل است. انسان عاقل به دنبال معنویت است و بواسطه جدیت به معنویت می رسد. شخصی که همواره در حال شوخی و خنده باشد نه تنها زندگی دیگران را شوخی و پوچی می پندارد بلکه خداوند را شوخ می داند اگر جدیت را در مقابل شوخ طبعی قرار دهیم این دو از خصوصیات انسانی است و انسان کامل در مقابل هر پدیده یکی را به تناسب اتخاذ میکند. این دو از واقعیات انسانی است و عرفان صحیح هیچ واقعیتی را انکار نمی کند .

یکی از مولفه های عرفان سکولار توجه تمام و کمال انسان به سوی لذایذ دنیای مادی و گرایش شخص به دنیا از دریچه بی توجهی به واقعیات اجتماعی است.

در این عرفانها انسان تمام توجه اش را به زندگی بدون دغدغه اجتماعی معطوف کند. زندگی عاری از جامعه و مسائل سیاسی. هدف صرفاً لذت بردن از زندگی شخصی است. فرد ملاک است، لذت فرد، احساس خوشی فرد و …

در عرفان های سکولار سیاست واقعه پلیدی است و سیاستمدار انسانی شیطانی. در این عرفانها سیاست نفی شده است و سیاستمدار جزء نابکارترین افراد جامعه معرفی شود.

سیاستمداران از اخلاق و عرفان و عشق عقب مانده و بویی از آزادی و معنویت نبرده اند. این مسائل موجبات انزجار مردم از سیاست و مسائل اجتماعی را فراهم می کند و بدین سان مردم جامعه به تدریج از مناسبات سیاسی دور می شوند و امپریالیسم به طور عام و چپاولگران و سرمایه داران شرایط را برای چپاول ملتها مناسب می بینند.

عرفان سکولار یک پدیده کاملاً سیاسی است. پدیده سیاسی که برضد سیاست در جهت پیشبرد اهداف سیاسی – اقتصادی شخصی تبلیغ می شود.

اوشو به طور کلی وجود گناه را منکر می شود و گناه را ترفندی برای به سلطه کشیدن مردم می داند. حال اگر بنابر معتقدات اوشو گناهی وجود نداشته باشد پس دلیلی ندارد انسان خواهان رسیدن به بی گناهی حیوان باشد و ریاضتها را به جان بخرد. وی در نفی وجود گناه می گوید :” گناه یکی از قدیمی ترین ترفندها برای سلطه بر مردم است آنها در تو احساس گناه ایجاد می کنند. آنها ایده هایی بس احمقانه به خودت می دهند که قادر به محقق ساختن آنها نیستی. سپس گناه به وجود می آید و همین که گناه به وجود آمد تو به دام افتادی. گناه راز کاسبی همه به اصطلاح ادیان شرک است 4″

اگر گناه ترفند ادیان شرک است و احساس گناه یک احساس کاذب است دلیلی نیست انسان خواهان بی گناهی همچون حیوان باشد. و اگر گفتار اوشو صادق باشد بواسطه تمجید و ترغیب رسیدن سایناسینها به بی گناهی حیوان، خود و مکتب اش مصداقی از کسانی می شوند که خواهان به اسارت کشیدن انسانها هستند.

پی نوشت:
1) اوشو، الماس اشو. ترجمه مرجان فرجی. انتشارات فردوس. چاپ چهارم 1382. ص .105
2) همان. ص 130
3) همان. ص 266
4) الماس اوشو. ص 258

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=47980

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

error: Content is protected !!