1

آیا قانون جذب یعنی خوش‌بینی؟

  • کد خبر : 49952
  • ۱۵ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۳:۴۳
آیا قانون جذب یعنی خوش‌بینی؟
 بعضی گمان می‌کنند که قانون جذب یعنی خوش‌بینی،[1] آیا واقعا قانون جذب یعنی خوش‌بینی؟!...

به گزارش پایگاه خبری مفاز، قانون جذب به معنای خوش‌بینی نیست؛ زیرا «خوش‌بین باشید» نه راز است و نه قانونی که تازه کشف شده باشد. قانون جذب به انرژی‌های ذهنی و جهانی مربوط می‌شود و تأثیر قاطع انرژی تصورات و ذهنیات بر کائنات را مطرح می‌کند اما خوش‌بینی یعنی نادیده گرفتن امور نامطلوب و تفسیر خوب و دل‌خواه از رویدادها و پدیده‌ها و نتیجه آن تغییر احساسات فردی است، نه تأثیرگذاری بر کائنات.

تغییر احساسات ناشی از خوش‌بینی، همیشه مثبت و ارزشمند نیست. «شواهدی وجود دارند مبنی بر این‌که سبک تبیینی خوش‌بینانه همیشه ارزشمند نیست. برخی از افراد خوش‌بین ممکن است نظر غیر واقع‌بینانه‌ای درباره‌ی آسیب‌پذیری نسبت به عواقب رفتارشان داشته باشند.

برای مثال، امکان دارد که آن‌ها در سیگار کشیدن، مشروب‌خواری، یا مصرف دارو زیاده‌روی کنند و به خودشان بگویند که این رفتارها نمی‌توانند به آن‌ها صدمه بزنند، زیرا نگرش آن‌ها خیلی مثبت است.»[2]

اگر بخواهیم قانون جذب را تا حد امکان با خصلت خوش‌بینی تطبیق کنیم، می‌توانیم بگوییم که از دیدگاه این قانون، خوش‌بینی موجب آزاد شدن انرژی‌های ذهنی و تأثیر آن بر کائنات می‌شود. تطبیق قانون جذب با خوش‌بینی به این معناست که خوش‌بینی راه دست‌یابی به آرزوها و اهداف است.

پس هر کس که امیدوار و خوش‌بین است، نباید در زندگی به ناکامی برسد و تجربه‌ی ناکامی داشته باشد و ما هرگاه که فکر می‌کنیم به نتیجه می‌رسیم، کسی یا چیزی را در جایی می‌بینیم، در معامله‌ای سود می‌کنیم، در آزمونی موفق می‌شویم و…، نباید برخلاف آن اتفاق بیفتد، زیرا همین تصور خوش‌بینانه‌ی ما بر کائنات و زندگی ما تأثیر می‌گذارد و ممکن نیست که به نتیجه‌ای ناهماهنگ با تصورمان برسیم.

به راستی زندگی ما و تجاربی که تاکنون داشته‌ایم و یا در زندگی دوستان و نزدیکان‌مان شاهد آن بوده‌ایم این را تأیید می‌کند یعنی همه، به هرچه می‌خواهند و خوش‌بینانه به آن امیدوارند، رسیده‌اند؟

اگر خوش‌بینی را با موضوع انرژی و تأثیر ذهن بر کائنات ترکیب کنیم، می‌توانیم آن‌را به عنوان بخشی از قانون جذب بپذیریم، اما آیا به راستی این قانون درست است❓ یا تجربه‌ها و مشاهدات آن را تأیید می‌کند؟

شاید برای کسانی که از برخی بیماری‌های روانی رنج می‌برند، به همه چیز بدبین‌اند و یا به علت ناکامی‌ها، بدبینی‌ها و منفی بافی، به افسردگی شدید دچار شده‌اند، این قانون جذب تا حدی مؤثر باشد، اما نمی‌توانیم همه مردم را بیماران روانیِ وخیم تصور کنیم.

ممکن است این آموزش‌ها برای افراد بیمار به‌طور محدود کمک کننده باشد، البته در این‌جا نیز باید به برخی از مسائل اخلاقی توجه کرد که آیا ما مجازیم برای درمان یک فرد به او دروغ بگوییم یا نه؟

یا دروغ‌های یک درمان‌گر درباره‌ی تأثیر خوش‌بینی، نیروی ذهن، کائنات و غیره از نوع دروغ‌های مصلحتی به شمار می‌آید یا نه؟ البته این مسائل به قلمرو اخلاق کاربردی مربوط می‌شود. محققانی در جهانی هستند که می‌کوشند پاسخی مناسب به این گونه ابهامات اخلاقی بدهند.

ولی آن‌چه واضح و مسلم است این‌که آموزش عمومی این مطالب دست‌کم اهانت به مردم است. کسی حق ندارد همه مردم را بیماران وخیم روانی تصور کند و بعد شیوه‌های درمانی خاص را برای عموم به کار گیرد.

مردم سالم، در دنیای واقعی زندگی می‌کنند و از دیگران انتظار دارند که مطالب را براساس واقعیت بیان کنند و در غیر این صورت او را دروغگو می‌دانند.

پی‌نوشت:
[1]. شاه کلید، جک کنفیلد، نسل نواندیش، تهران، 1387، ص 51-59.
[2]. جادوی فکر بزرگ، دوان شولتز، فیروزه، تهران، ص 497.

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=49952

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.