به گزارش پایگاه خبری مفاز، سوم دیماه ۱۳۹۸، تا مدتها برای فرقهی نعمتاللهی گنابادی سلطانعلیشاهی، روزی عادی نخواهدشد. درست در این روز بود که قطب سالخوردهی دراویش پس از مدتها دست و پنجه نرم کردن با بیماری و عوارض ناشی از کهولت سن، نهایتاً تسلیم مرگ شد تا دفتر قطبیتش به پایان برسد.
با مرگ نورعلی تابنده، برگی تازه در تاریخ فرقه گنابادی گشوده شد که چالش تعیین قطب جدید، محوریترین سرفصل آن بود. چالشی که از مدتها قبل، نگرانیهایی بر مریدان و بزرگان فرقه، مستولی ساخته، به تلاش برای حفظ اساس و انتقال بیدردسر قطبیت به فرد تعیینشده واداشت.
تحرکات پنهانی و آشکار برخی جریانهای قدرتطلب درونی و چهرههای شاخص رقیب بر این هراس، دامن زده و حواشی زیادی پیرامون مسئلهی قطبیت ایجاد شد. گمانهزنیها و تحلیلها برای بررسی جانشین احتمالی که از مدتها قبل آغاز شدهبود، در آن برههی خاص، سمت و سویی تازه و جدیتر گرفت و گزینههایی مشخص گردید. قدرت هر گزینه، طرفداران و احتمال موفقیتها نیز برآورد شد اما در نهایت، این سخنان تابنده و دستخط منتسب به وی در باب تعیین قطعی علیرضا جذبی معروف به ثابتعلیشاه بود که تحقق یافت تا تلاشهای دغدغهمندان سلسله را به ثمر نشاند.
رخت بربستن ردای قطبیت از خاندان تابنده و انتقال آن به فردی بیرون از تابندهها، چیزی نیست که بتوان بیاعتنا از کنار آن عبور کرد. چند نسل از خانواده تابنده برای دههها، رهبری و هدایت فرقه را به عهده داشته و اینک با وصیت نورعلی تابنده، این قطبیت موروثی از خاندان خارج شده و به فردی بیرونی سپرده شد تا شاید مهر تأییدی باشد بر تمایز فکری_رفتاری نورعلی تابنده با دیگر اقطاب گنابادی. وی مدتها قبل از رسیدن به قطبیت، تمایلات خاص سیاسی_اجتماعی خود را آشکار ساخته بود و تکیهی ناگهانی و پرحاشیهاش بر صندلی ریاست نیز، خود به نوعی او را متمایز میکرد. امری که نورعلی در ادامه در قول و فعل و روش هدایت سلسله بر آن تأکید کرد و قطبیتی متفاوت از قبل به مریدان عرضه داشت که مداخله در امور سیاسی، بارزترین جلوهی آن بود.¹
حال، دستپروردگان این مکتب جنجالی و شاگردان تربیتیافتهی این سر پرسودا، با مشاهدهی ردای ریاست بر تن شیخالمشایخی سالخوردهتر از نورعلی که به لحاظ مرام فکری و رفتاری فاصلهای بسیار با وی دارد، تجربهای سخت را از سر میگذرانند که هر لحظه با تنشهای بیرونی و درونی همراه است. واقعیت این است که سیاست سکوتپیشهی علیرضا جذبی با زبان تند و آتشین نورعلی تابنده قرابتی ندارد و تنها نقطهی اشتراک ایشان، مبانی اعتقادی و دستورالعملهای فقری است. شاید به خاطر همین است که فارغ از تمام حرف و حدیثها پیرامون جانشینی جذبی، مریدان هنوز در حالتی از ناباوری به سر میبرند و جریانهای رقیب، همچنان بر طبل مخالفت میکوبند.