2

ارتداد و مرتد در شاخه های مختلف صوفیه + سند

  • کد خبر : 38334
  • ۰۱ شهریور ۱۴۰۱ - ۱۰:۰۵
ارتداد و مرتد در شاخه های مختلف صوفیه + سند
نفرت‌پراکنی و توهین به مقدسات دینی، هم از نظر دینی و هم از نظر اخلاقی و حقوقی محکوم است ولی شاخه مدرن صوفیه گنابادیه با ادعای «آزادی عقیده» و «آزادی بیان» در شبکه «درتی وی» وابسته به سرویس‌های جاسوسی در حال محکوم کردن اقدام ضارب و تطهیر سلمان رشدی مرتد است. این موضوع نشان‌ از یک رفتار متناقض می باشد. زیرا با بررسی کتب صوفیه به این نتیجه خواهیم رسید؛ مدعیان آزادی بیان و آزادی عقیده به راحتی مهر ارتداد بر پیشانی افرادی که خود را از سرسپردگی قطب خارج کند می زنند!

به گزارش پایگاه خبری مفاز، مسأله ارتداد، به عنوان مشکل اعتقادى سیاسى و اجتماعى از دیر باز در محافل دینى مورد بحث و بررسى بوده است. اما رخدادهاى بحران خیز کنونى در صحنه جهانى و پیدایش شگردها و جریانهاى جدید در صحنه بین المللى از طرف دشمنان اسلام و بی دینان براى مقابله با دین و مقدسات اسلام ناب محمدی(ص) سبب شده است که مسأله ارتداد و حکم آن مورد هجمه شدید شاخه مدرن صوفیه گنابادیه با محوریت مصطفی آزمایش و درتی وی قرار گیرد.

مطرح شدن بحث ارتداد و مرتد در فضای مجازی و موضعگیرى منفى مصطفی آزمایش، میطلبد که به تبیین ارتداد و مرتد در فرق مختلف صوفیه پرداخته شود تا بتوان با روشن شدن حقایق با تبلیغات و القائات شیطانى درتی وی این جریان تبلیغاتى-استکبارى مبارزه کرد.

به همین خاطر به تناسب تخصص و رسالت خویش با تبیین و روشنگرى، غبار ابهام و ناشناختگى از چهره واقعی صوفیه در بحث ارتداد و مرتد برخواهیم داشت تا ان شاالله تلاش ها و شیطنت هاى امثال مصطفی آزمایش با شکست مواجه شود.

موضوع ارتداد، جنبه‏ هاى سیاسى، اجتماعى و فقهى، کلامى دارد که هر یک باید به گونه ای مستقل مورد بررسى قرار گیرد. اما در این نگاه بیشتر همت خود را متوجه دیدگاه بزرگان صوفیه نسبت به آن خواهیم گذاشت و بر ما و اهل اندیشه است که سایر ابعاد را نیز به تحقیق بنشینیم تا حقایق بر همگان روشن شود.

شاخه مدرن صوفیه گنابادیه با محوریت مصطفی آزمایش در حالی این روزها با دفاع تمام قد از سلمان رشدی در فضای مجازی موج سواری می کند و دم از آزادی میزند که اگر بخواهد به بیان دیدگاه بزرگان صوفیه درباره ارتداد و مرتد بپردازد دیگر آبرویی برای آنها باقی نخواهد ماند و دم خروس این مدعیان دروغین بیرون خواهد زد.

نورعلی تابنده، قطب صوفیه گنابادیه قائل به ارتداد دراویش در صورت خارج شدن از فرقه بعد از سرسپردگی و بیعت است.

ارتداد و مرتد در شاخه های مختلف صوفیه

در صفحه ۴۱ جزوه شصت و هفتم به نقل از نورعلی تابنده آمده است: بعد برگشت مرتد است. این را باید نصیحت کنند. اگر برگشت کاری نداشته باشند، مرتبه دوم هم همینطور، مرتبه سوم حکم او اعدام است!

تابنده در ادامه برای تایید سخنان خود قائل به ارتداد در صورت مخالفت با حکومت دموکراسی یا دیکتاتوری می شود و مهر تایید به اعدام حکومتی میزند ( طبق این سخن اعدام محمد ثلاث کاملا مطابق تفکرات بزرگان صوفیه گنابادیه است و رویکرد مصطفی آزمایش نسبت به اعدام ثلاث دهن کجی به نورعلی تابنده است)

 

ارتداد و مرتد در شاخه های مختلف صوفیه
با بررسی منابع صوفیه به این نتیجه خواهیم رسید که این موضوع تازگی ندارد و در گذشته بارها دراویشی که خود را از سرسپردگی خارج کردند مهر ارتداد به پیشانی آنها زده شده است.

برای نمونه می توان به فتوای صوفی بزرگ قرن هشتم هجری اشاره کرد. یحیی باخرزی قائل است اگر درویشی از سرسپردگی قطب خارج شود مرتد است: « هر که در این راه آید و باز آید مرتد طریقت باشد و او بدتر از مرتد شریعت است. زیرا که مرتد شریعت چون کلمه‌ی لا اله الا الله بگوید نجات یابد، اگر چه هر طاعت که کرده‌ بود بر باد داده باشد، اما مرتد طریقت به عمل ثقلین به سر کار نیابد.»اوراد الاحباب و فصوص الآداب/ صفحه ۲۸

کیوان قزوینی هم حدود یک قرن پیش از این موضوع در فرق صوفیه به نحوی دیگر سخن گفته است. وی در این باره می‌گوید: «همه آحاد بشر بی‌استثنا، مگر طفل و دیوانه، خواه قطب را شناخته باشند و نامش را شنیده باشند خواه نه، مرید شأنی قطب هستند و مکلفند به گشتن و یافتن قطب، و تا نیافته و مرید نشده‌اند همه کافرند!» کیوان قزوینی، عباسعلی، استوار رازدار، به اهتمام محمود عباسی، نشر راه نیکان، تهران، 1387، ص 166

ریشه یابی این تناقض:

مولانا در دفتر اول مثنوي، بيتي دارد كه به راحتی می توان با استناد به آن دلیل این دوگانگی و تناقض را متوجه شد. مولانا در وصف صوفيان مي‌گويد: صوفي ابن‌الوقت باشد ‌اي رفيق/ نيست فرداگفتن از شرط طريق.

منظور مولانا اين است كه صوفي فرزند لحظه و وقت است و چون چنين است، سخن و عمل او باتوجه به شرایط زمانی و مکانی است نه قرآن و عترت. صوفی در هر مقام و در هر زمان که باشد با گذشته و آينده كاري ندارد. به عبارت دیگر آدم ابن‌الوقت همان حزب باد است که آتش در گذشته و آينده زده است و «حال» را درمي‌يابد تا آب و نانی کسب کند.

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=38334

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.