6

چهار مرحله‌ی زندگیِ یک هندو

  • کد خبر : 21813
  • ۰۲ شهریور ۱۴۰۰ - ۱۸:۳۲
چهار مرحله‌ی زندگیِ یک هندو
آیین هندو رشد فرد را كاملاً در اختیار و ابتكار او نمی‌گذارد بلكه برای راهنمایی او طرحی عرضه می‌دارد. حیات انسانی را در آیین مركب از چهار مرحله‌ی متوالی جلوه می‌دهند كه سه مرحله‌ی اولی داخل قلمرو طبقه یا طبقه‌ی موروثی است.

به گزارش پایگاه خبری مفاز، آیین هندو رشد فرد را كاملاً در اختیار و ابتكار او نمی‌گذارد بلكه برای راهنمایی او طرحی عرضه می‌دارد. حیات انسانی را در آیین مركب از چهار مرحله‌ی متوالی جلوه می‌دهند كه سه مرحله‌ی اولی داخل قلمرو طبقه یا طبقه‌ی موروثی است از این قرار:

1- شاگرد

فرزند آدمی در ابتدا بی‌دست‌وپاترین مخلوقاتست و اگر مواظبت والدین در كار نباشد امید زنده ماندن برای او كم است. این مواظبت باید مدت مدیدی ادامه یابد تا اینكه كودك به مرحله‌ی رشد برسد. هرچه سطح فرهنگ بالا رود مدت آموزش طولانی‌تر می شود. هدف آموزش و پرورش آن نیست كه معلوماتی را توی مغز مقاوم محصل بریزند و یك قانون منجمد اخلاقی به عواطف او تحمیل كنند بلكه آنست كه كودك را یاری كنند تا قریحه و فطرت خود را بسط دهد تربیت كودك را از درون تكامل بخشد نه اینكه از بیرون فشار آورد. این نوع آموزش و پرورش نه تنها آدمی را برای سهمی كه در زندگی خواهد داشت صالح می‌كند بلكه در باب شرایط زندگانی روحانی به او نظر كلی می‌دهد.

2-رئیس خانواده

فرد با جا كردن به خود در جامعه و كمك به نگهداری و دوام آن نه تنها قانون هستی خود را اجرا می‌سازد بلكه به جامعه هم خدمت می‌كند. آدمی وقتی به كمال هستی خود می‌رسد كه طبق روابط سازگار اجتماعی زندگی كند. یكی از اعمال طبیعی انسانی موضوع تناسل است كه موجب ادامه نسل است. ازدواج و عشق و مادری مورد احترام است. زن در تمام مسائل خانوادگی و دینی با شوهرش مساوی است. مجرد زیستن از انحرافات نادر تناسلی است. هر زنی حق ازدواج و پایه گذاری خانواده دارد. هر نوع تمركز فكری منحصر به جسم، ولو به قصد امساك و ریاضت، گناهست. روح و جسم هرچه هم مغایر باشند با هم ارتباط نزدیكی دارند. امور روحی قسماً مربوط به رفاه جسمانی است از طرف دیگر امور جسمانی و اقتصادی ولو به خودی خود مهم نباشند از لحاظ اینكه وسیله‌ی برای زندگی روحی است مهمست.

شخص باید نخست درسهای اجتماعی و روحانی مراحل اولیه‌ی زندگی را بیاموزد تا به مراحل بعد برسد.
همچنین شخص قبل از اینكه بخواهد مقدس گردد لازمست اول تقوا بیاموزد. كسی كه نداند عشق كودك یا شوهر یا والدین چیست نمی‌تواند دارای عشق جامع جهانی گردد. خود را برای رهبانیت از مزیات ازدواج محروم ساختن از نظر اجتماعی و زیست شناسی خلاف بهداشت است. مرحله‌ی خانواده اساس جامعه است. فرموده‌اند كه رئیس خانواده زندگی خود را روی حقیقت باید تأسیس كند و از پی حق برود و در تمام اعمال نظرش خدمت به هستی جاودان باشد. آیین هندو هرگز اعتزال از زندگانی و پناه بردن به كوه و غار را شرط اساسی حیات روحانی نمی‌شمارد. راه زندگی آسمانی از همین دنیاست.

3- جنگل نشین

هستی از نظر انسان فقط عبارت از تولد و رشد و ازدواج و تهیه‌ی معاش و ایجاد خانواده و نگهداری آن و پایان دادن به زندگی نیست، زیرا آن صورت انسانی حیات حیوانی است. بلكه عبارتست از ترقی به ماوراء مبادی حیوانی. فرد چون وظایف خود را در جامعه انجام می‌دهد به عظمت روح در وراء حجابات طبیعت پی می‌برد و به حسرت وصول به آن جهان فراخ می‌افتد. وقتی اولاد شخص به عرصه می‌آیند و مستقر می‌شوند و حاجتی به حمایت پدر ندارند ممكن است او بخواهد با زنش به مكان آرامی در كوهستان عزلت جوید تا در آنجا در محیط آزادی فارغ از گیرودار جامعه با مطالعه و تأمل به جستجوی حقیقت هستی خود پردازد. هركس باید سر زندگی و مرگ را برای خودش دریابد. ما با زبان دیگران نمی‌توانیم بخوانیم یا مزه كنیم و باید زبان خودمان را به كار بریم. با اینكه هر كس اینچنین از طریق خودش رو به مقصد می‌نهد نتیجه‌ی اهمیت جهانی دارد.

4- راهب

راهب یا تارك دنیا از مال و منال و صنف، و اعمال دینی دست می‌كشد، چون به كمال رسیده و می‌تواند روح خود را وقف معالی كند و كلیه نیروهای خود را همراه گردش آزاد جهان كند و آنرا به تحول وادارد. نه تنها مفهوم زندگی عالی را تفرّس می‌كند بلكه طبق آن می‌زید و به این اصل كار می‌بندد: «جهان وطن من و نیكوكاری دین من است.» وی همه را باید یكسان بیند و به همه‌ی موجودات مهربان باشد. و چون مؤمن است هیچ ذی روحی را از حیوان و انسان آزار نرساند چه در پندار چه گفتار و چه كردار، و هر نوع تعلق را ترك گوید. آزادی و بی‌باكی روح، شجاعت بیكران كه از هیچ مانعی نمی‌هراسد و ایمان به نیرویی كه در جهان مؤثر است و محبتی كه همگانی است و در برابر خدمات بی‌ریا نسبت به روح جهانی انتظار اجری ندارد، عبارتند از صفات برجسته چنان انسان كامل. تارك دنیا مردیست فوق جامعه و معلم سیار كه با وجود كناره جویی در مبانی اجتماعی اجرای نفوذ می‌كند. فرق بین یك برهمن و یك تارك اینست كه اولی عضو تام جامعه است و در خانواده ساده‌ای با زن و فرزند زندگی می‌كند و اعمال دینی را كار می‌بندد و دومی مجرد و بی‌خانمان و سیار است و در دیر هم زندگی نمی‌كند و تمام مراسم را كنار می‌گذارد. نه تعصب زبان دارد نه تعصب نژاد بلكه برای شخص خودش آزاد است و وجودش وقف تمام دنیاست. اعضای این حزب تاركین از تمام طبقات و هر دو جنس قبول می‌شوند.

چون زندگی یك تارك غایت مطلوب بشریست اینست كه پیروان آن مورد تصدیق و تأیید اجتماعند. (كالیداسا) (1) شاعر بزرگ هند در وصف دارندگان آن مرام عالی بشری چنین گوید: «چون از خود گذشته‌اند تمام جهان از آن ایشانست.»

هندوئی شكل و نمونه آرمان تاركی را به ما داده است. تارك با خود نیروی روح و جنب و جوش شعله وار آنرا دارد. منزلی ثابت و طرز یكنواختی از زندگی را مالك نیست و از تمام انواع خودكامی آزاد است چه فردی چه اجتماعی چه ملی. برای خاطر كسب قدرت چه فردی چه جمعی سازشی با كسی نمی‌كند. رفتارش قابل پیش بینی نیست. زیرا عملش مستند به پیروی از قانون جامعه یا كشور نیست و در رفتار خود مختار است. تابع مقررات نیست زیرا در خویشتن به اصل حیات رسیده و می‌داند حیات منبع مقرراتست ولی خود آن اسیر مقررات نیست. آرامش روان او عجیب است زیرا با اینكه سكونت درونی دارد همه چیز در محیط او بی‌آرامست و عنصر او آتش و شعار او جنب و جوش است.

مرد كامل هند نه آن مرد بلندنظر یونانست و نه فارس معروف قرون وسطای اروپا بلكه كسی است كه آزادی روحانی دارد و بواسطه‌ی ریاضت سخت و عمل به فضایل بی‌ریا و آزادگی از اغراض زمان و مكان نفوذ نظری به باطن عالم پیدا كرده. افتخار هند است كه به چنان آرمانی چنگ زده و در هر دوره‌ای و در هر قسمت كشور و مردانی نظیر (رشی) (2)‌ های مذكور در اوپه نیشدو (بودا) و (راما كریشنا) (3) و گاندی بوجود آورده كه با كامیابی در راه تحقق چنان مرام بلند كوشیده‌اند.

مرام تارك دنیا هنوز هم در افكار هندی مؤثر است. ولی گاندی از تمام رهبران سیاسی می‌خواهد كلیه علایق خود را با عالم قطع كنند، مجرد و مرتاض شوند و مالی نداشته باشند، و می‌گوید باید معبد آنان زندان باشد و لباس خشن زندان را از روی ایمان بر تن كنند زنجیرها و دست‌بند روپوش و تاوان آنان باشد منظورش تبلیغ آرمان پشت پا زدن به دنیا در عالم سیاسی است. (4)

طرح طبقاتی و مراحل زندگی كه بحث شد البته سودمند است ولی ضرور نیست. به قول (ماندانا) آن مانند اسب سواریست كه در رساندن ما به مقصد ارنظر سهولت و صرفه جویی از وقت مفید است ولی بدون آن هم می‌توان به مقصد رسید. زندگی عبارتست از پیشرفت در مراحل و آن مستلزم سلوك ممتدیست و جامعه نباید سالك را باری سنگین طاقت شكن به گردن نهد. اگر ما در سطح‌های پایین مشق پرواز نكنیم پرواز و بلندی‌ها امكان پذیر نیست. از طرف دیگر هم نباید به ماندن در مراحل پست قانع شویم زیرا مناسب آنچه تكامل از ما می‌خواهد نیست. هدف اعلی دیدار الهی است و در به روی همه باز است و جهان و فعالیت جهان در آن باب سد راه نیست بلكه میدان تمرین است.
پی‌نوشت‌ها:

1. Kalidasa
2. Rsi
3. Ramakrisna
4. پیداست كه این قسمت قبل از قتل گاندی نوشته شده.

منبع مقاله :
راداكریشنان، ساروپالی، (1393)، ادیان شرق و فكر غرب، ترجمه‌ی صادق رضازاده شفق، تهران: مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم.

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=21813

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.