پایگاه خبری مفاز – برای بررسی سابقه تاریخی آئین معنوی «رام الله» باید به سده پانزدهم میلادی بازگشت. در قرن پانزدهم میلادی، شخصی با نام پانتیس و لقب «شیخ کبیر» در هندوستان ظهور کرد. وی در سال ۱۴۴۰ و یا به نقلی در سال ۱۴۴۸ در هندوستان متولد شده است.
پانتیس یا شیخ کبیر استادی به نام«رامانانده» داشت که وی یک اصلاحطلب هندی بهشمار میآمد. پانتیس نزد این استاد آموزش میدید تا اینکه در سنین جوانی در درون خانواده خویش با یک معزل جدّی روبرو شد.
پدرش مسلمان و مادرش پایبند به آئین ویشنو بود
پدر شیخ کبیر یک مسلمان هندو بود و خود را ملزم به انجام تکالیف اسلامی میدانست، بهعنوان مثال گاه به مسجد میرفت و گاه آداب اسلامی را در منزل به جامیآورد. این در حالی بود که مادر پانتیس یک هندو ویشنوئیزم بود.
براساس اعتقاد مادر پانتیس، تناسخ یک حقیقت صحیح و مسلم بود. وی به معابد هندوستان میرفت و آداب مربوط به دین خود را انجام میداد، بهعنوان مثال وی اعتقاد به خدایان داشت.در این شرایط بود که شیخ کبیر در منزل با تعارضات اساسی میان پدر و مادر خود مواجه شد.
هر چه شیخ کبیر بزرگتر میشد، به تعارضات میان پدر و مادر خویش بیشتر پی میبرد. در سنین جوانی بود که شیخ کبیر یک تصمیم جدی در زندگی خود گرفت. وی قصد کرد که برای رفع تعارضات میان آئین مختلف، یک دین جدید تأسیس کند. آئین جدید وی التقاطی از دین اسلام و آئین ویشنو بود.
نحوه نامگذاری آئین «رام الله»
شیخ کبیر در سن ۲۳ یا ۲۵ سالگی آئین جدید خود را خلق کرد. شیخ کبیر برای نامگذاری دین و آئین خود با مشکل مواجه شد. وی آنگونه که در شرح حال خود نگاشته، مدتی تأمل کرد تا آنکه تصمیم گرفت نام آئین خود را نیز تلفیقی از نام خدای مسلمان یعنی «الله» و خدای بزرگ ویشنوها با نام «رام» قرار دهد.
در هندوستان سه خدای بزرگ با نامهای «رام»، «شام» و «میترا» وجود دارد. شیخ کبیر با نامگذاری آئین خود به نام «رام الله» قصد داشت تا به جهانیان بفهماند که «رام» همان «الله» است و «الله» همان «رام» است. با مراجعه به آئین رام الله متوجه میشویم که این کیش، یک آئین کاملاً التقاطی است که از دین اسلامی و آئین ویشنو گرفته شده است.
اگر تمامی آئین موجود در هند را جمعآوری و دستهبندی کنیم، به پنج اصل مهم خواهیم رسید که در رأس آنها اصل تناسخ به چشم میخورد. تناسخ جایگاه مهمی را در اندیشههای هندی به خود اختصاص داده است. امروز مسئله تناسخ در ایران نیز زیاد به چشم میخورد، بهعنوان مثال گاه در برخی از فیلمها با اصطلاحی همچون «زندگیهای گذشته و آینده» برخورد میکنیم که در اصل همان اعتقاد به تناسخ است.
اعتقاد به تناسخ نقطه مقابل اعتقاد به معاد است
کسانیکه اعتقاد به معاد و روز رستاخیز ندارد، برای اینکه اعتقاد خود را به تصویر بکشند از چند روش استفاده میکنند که یکی از این موارد، مطرح مسئله تناسخ است.
شیخ کبیر به حرفه بافندگی اشتغال داشت و از قریحه و ذوق شعری بالایی برخوردار بود. وی اشعاری به زبان انگلیسی و سانسکریت دارد که هنوز نیز اشعار او در فرهنگ هند مورد استفاده قرار میگیرد. شیخ کبیر سه تأثیر بزرگ در فرهنگ هندوستان داشت که اولین آن همان تأسیس یک آئین التقاطی به نام «رام الله» بود.
فعالیت این مکتب به اصطلاح معنوی شبیه به شرکتهای هرمی است. یعنی هر فرد باید در هفته یک نفر را عضو کند. نامهای دیگر این آیین در ایران عبارتند از: جریان هدایت الهی- هنر زندگی متعالی- تعلیمات حق.
این مکتب بیشتر به عزلت و گوشه نشینی و تفکر در خود و فاصله گرفتن از جامعه و بی تفاوتی به تحولات اجتماعی تمایل دارد و التقاطی از تفکرات متفاوت و گاه ضد و نقیض است.
آئین رام الله در طول تاریخ فراز و فرودهای بسیار را طی کرد و در فرهنگ هندوستان در مجموع آئین شناختهشدهای به حساب نمیآید. حوالی سالهای ۷۱-۱۳۷۰ جوانی با نامهای مختلفی همچون «ا. م. رامالله» و یا «ایلیا رام الله» به عنوان مؤسس این آئین در ایران ظهور کرد و خود را نماینده رامالله در ایران معرفی کرد.