به گزارش پایگاه خبری مفاز، دلیل اختلاف فرقه های صهیونیستی در مبانی نیز این است که آنوسی های یهودی با هدف ایجاد تفرقه در ادیان مختلف رخنه کرده و با ایجاد انشعاب در آن در صدد برآمده اند تا آرزوی سلطه خود بر فلسطین را به عنوان یک باور فرقه ای به افراد القا کنند.
از اینجاست که مبانی فرقه های صهیونیستی متفاوت و نتیجه باورهای آن ها تقریبا یکسان است. مثلا بهائیت و مسیحیت صهیونیستی علی رغم اختلاف در مبانی در اعتقاد به سلطه یهود بر فلسطین اشغالی کاملا هم نظر می باشند.
با این وصف، در هر فرقه ای که بحث سلطه یهود بر فلسطین به عنوان یک امر اعتقادی مطرح می شود، باید به دنبال یهودیان مخفی یا آنوسی ها در آن جریان بود چراکه این طیف به دنبال موجه سازی اقدامات و باورهای ظالمانه صهیونیستی می باشند.
حال آنچه که در این یادداشت مورد توجه است نقش فرقه های صهیونستی برای زمینه سازی اشغال فلسطین می باشد چراکه طبق شواهد تاریخی غیرقابل انکار، پیش از حضور رژیم غاصب صهیونیستی در فلسطین اشغالی فرقه های وابسته به این جریان در منطقه مذکور حاضر شدند و در صدد برآمدند تا زمینه های لازم برای رخنه صهیونیست ها را ایجاد کنند.
در همین راستا، فرقه ضاله بهائیت به عنوان عنصر موثر در زمینه سازی و سایر فرقه ها مانند مسیحیت صهیونیستی به عنوان عوامل مکمل در فلسطین اشغالی حاضر شدند و به صورت هماهنگ مبادرت به خرید زمین و امثال آن کردند.
پس از حضور حسینعلی نوری، سرکرده فرقه ضاله بهائیت در فلسطین، گروهی از مسیحیان صهیونیست نیز از آلمان راهی این منطقه شدند و نزدیک محل سکونت وی ساکن گردیدند. تشکیلات فرقه ضاله بهائیت در پیامی پیرامون حضور مسیحیان صهیونیست در حیفا می نویسد:
ورود زهّاد آلمانی (عنوانی که تشکیلات بهائیت برای مهره های مسیحیت صهیونیستی برگزیده است) نقش مهمّی در شهرسازی مدینهء حیفا داشته، چه که آنها مردمی بسیار پر کار، جدّی و در عین حال فوقالعاده تمیز و منظّم بودند چنان که رفتار آنها در این قریه مثالی زنده بوده و خود آنها همواره از این لحاظ زبانزد عام وخاص بودهاند.
حال نکته قابل توجه اینجاست، فرقه های صهیونیستی امروزه نیز برای سلطه یهود با یکدیگر هماهنگ هستند و مهره های آن ها در صدد می باشند تا با کنار گذاشتن مبانی اختلافی،هدف مشترک شان که همان تقویت رژیم غاصب صهیونستی است دنبال نمایند.
