به گزارش پایگاه خبری مفاز، پس از مدتی شانتاژ رسانه ای دراویش درباره مرگ یک درویش در خرابه های کرج، خبرگزاری “پرتو ویژه البرز” طبق گزارشی، با توجه به اثبات مرگ به دلیل استعمال مواد مخدر صنعتی، واقعیت هایی از تاثیر مواد در مرگ معتادان گزارش داده است که در ادامه می آید؛
همین چند روز پیش بود که جنازه محمد یوسفی پور پس از دو روز ناپدید شدن در بیابان های کیانمهر درحالی پیدا شد که هنوز سرنگ ها و آثار تزریق بر بدن وی نمایان بود و علت مرگ هم مصرف بیش از حد موادمخدر صنعتی گزارش شد.
آنچه این مصیبت و بلا را در جامعه به مراتب خطرناکتر و نگران کننده تر می کند، ادعای دورغین شیادان و سودجویانی است که چنین وانمود و تبلیغ می کنند که موادمخدر صنعتی و شیمیایی اعتیادآور نیست، درحالی که آثار و مضرات اینگونه مخدرها، به مراتب بیشتر و ناگوارتر و خطرناکتر است.
در میان عموم متخصصان و پزشکان این اتفاق نظر قطعی وجود دارد که مصرف هر ماده ای چنانچه موجب تمایل و گرایش فرد به مصرف دوباره آن شود، می تواند اعتیادآور باشد، بنابراین مخدرهای صنعتی و شیمیایی که تبعات به شدت منفی آن آشکار است، نمی تواند از این قاعده مستثنی شود.
واقعیت این است که خرید و فروش انواع موادمخدر از قدیم یکی از پرسودترین فعالیت ها محسوب شده، تا جایی که یک مافیای پیچیده پشت این داد و ستد سرشار از سود شکل گرفته است که برخورد با این مافیا و شمار زیاد خرده فروشان در جامعه را به کاری مشکل و شاید تا حدودی غیرممکن تبدیل کرده است.
از طرفی به جرات می توان ادعا کرد که عموم مردم با تبعات منفی و پیامدهای زیانبار این پدیده آشنا هستند، همانگونه که وجود یک معتاد در هر خانواده ای به معضل و بحرانی غیرقابل کنترل مبدل می شود و باوجود همه تلاشها اعم از نیروی انتظامی گرفته تا ایجاد مکانهای بازپروری، لذا وجود معتادان بخصوص معتادان متجاهر را باید به عنوان یکی از مسایل لاینحل در جامعه امروز به شمار آورد.
به هرحال، اعتیاد به موادمخدر معضل دیرینه ای است که تهیه و توزیع مخدرهای صنعتی و شیمیایی و از جمله قرص های روان گردان که گفته می شود تاکنون دستکم 400 نوع از این قرص ها شناسایی شده، جوامع امروز را با بحران جدی مواجه کرده است.
براین اساس و با توجه به شرایط تهدیدآمیزی که با مخدرهای صنعتی و شیمیایی در جامعه ایجاد شده و نیز وجود افراد سودجو و بی وجدانی که فقط به منافع شخصی خود به هر قیمتی می اندیشند، نیاز است که هر یک از اعضای جامعه احساس مسوولیت کرده و در آگاهی بخشی و آموزش و اطلاع رسانی درباره این پدیده شوم کوتاهی نکنند.
جدا از تلاش های دستگاههای اجرایی ذیربط، اکنون گسترش وسایل ارتباطی و رسانه ها و وجود شبکه های اجتماعی که تقریبا همگان به آن دسترسی دارند، زمینه و بستر مناسبی را برای دست یابی به این هدف فراهم کرده، چراکه طبق قاعده تقدم پیشگیری نسبت به درمان، باید بیشترین تلاشها و برنامه ریزی ها صرف آگاهی رسانی به خانواده ها بخصوص نسل جوان درباره تبعات این بلای دنیای مدرن امروز شود.
خلاصه اینکه پیدا شدن جنازه درویش محمد یوسفی پور براثر مصرف زیاد مخدرهای صنعتی، تنها یک نمونه از صدها و هزاران نفری است که دچار این بلای شوم شده اند، لذا به نظر می رسد بازتاب گسترده و تاکید بر عاقبت افرادی چون او می تواند زنگ خطر در خانواده ها و جامعه را با صدای بلندتری به صدا درآورد.
در پایان امیدواریم این چند سطر تلنگری باشد که دیگران نیز به جمع کسانی بپیوندند که در راه اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به جامعه در تلاشند، چراکه اعتیاد به موادمخدر در سالهای دور دارای معنی و مفهومی بود که با مخدرهای صنعتی در سالهای اخیر قابل قیاس نیست و فرد مبتلا به اینگونه مخدرها نه فقط جان خود که آرامش و امنیت و حتی جان دیگر اعضای جامعه را در معرض تهدید قرار می دهد.
آموزش امری ضروری در زندگی های حال حاضر و توسعه تکنولوژی بوده و با توجه به مخاطرات موجود در جوامع به ویژه رنگ عوض کردن مواد مخدر صنعتی با پوشش های موضوعات مختلف و حتی درمانی توسط سودجویان ، نیاز دارد به صورت مداوم اطلاع رسانی انجام گردد.
