1

فیلم‌های افشاگرانهٔ هالیوود چه توجیهی دارد؟

  • کد خبر : 46984
  • ۲۷ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۶:۵۳
فیلم‌های افشاگرانهٔ هالیوود چه توجیهی دارد؟
ساخت فیلم‌های افشاگرانه در هالیوود را چطور می‌توان ارزیابی کرد؟

به گزارش پایگاه خبری مفاز، ساخت فیلم‌های افشاگرانه در هالیوود را چطور می‌توان ارزیابی کرد؟ فیلم‌هایی که در ظاهر به انتقاد از وضع موجود می‌پردازند و از دولتمردان یا سیاست‌های نظام آمریکایی انتقاد می‌کنند. آیا این فیلم‌ها انعکاس صدای حقیقت‌طلبان و مظلومان است یا همان صدای یهودیان است که به نحوی دیگر به گوش می‌رسد؟

پاسخ راقم این است که این فیلم‌ها را نمی‌توان در دستهٔ واحدی قرار داد و عوامل متعددی می‌توان برای ساخت آن‌ها برشمرد که مهم‌ترین آن‌ها به این قرارند:

این قبیل فیلم‌ها فقط به فیلمنامه‌نویسان و کارگردانان یهودی سپرده می‌شود تا آن‌ها را با استفاده از بازی هنرپیشه‌های یهودی بسازند. به‌عبارت دیگر، فقط فیلمسازان یهودی اجازه دارند تا فیلم‌های افشاگرانه بسازند و به نظام سرمایه‌د‌اری که ساختهٔ هم‌کیشان آن‌ها است اعتراض کنند. به این ترتیب،‌ با ساخت این فیلم‌ها یهودیان خودشان را طرفدار آزادی بیان و منتقد وضع موجود معرفی می‌کنند و این‌که نسخهٔ رهایی‌بخش نیز در دست خود آن‌ها است.

این قبیل فیلم‌ها انتقادی بنیادی به تمدن غرب و نظام سرمایه‌داری وارد نمی‌کنند، زیرا کلّیت وضع کنونی برای آن‌ها مطلوب است.

گاهی یک فیلم افشاگرانه ساخته می‌شود و بخشی از حقایق را علنی می‌کند تا ذهن مردم را از حقایق مهم‌تر در آن خصوص منحرف ‌کند. مثلاً وقتی نغمه‌هایی در خصوص جعلی بودن فرود سفینه آپولو ۱۱ بر ماه به گوش می‌رسید، ساخت «کاپریکورن ۱» در دستور قرار گرفت تا فرود فضانوردان آمریکایی بر کرهٔ مریخ را جعلی نشان دهد. مردم وقتی این صداقت را می‌بینند به این نتیجه می‌رسند که فرود آمریکایی‌ها بر ماه درست بوده است. مثال دوم، فیلم «جِی.اف.کِی» ساختهٔ الیور استون (۱۹۹۱) است که در آن، لی هاروی اسوالد قاتل کندی مطابق قول مشهور را تبرئه کرده و برخی عوامل سازمان سیا را مقصر شمرده است. اما بعد از چند سال کتابی به‌نام «قضاوت نهایی» نوشتهٔ مایکل کالینز پایپر به چاپ می‌رسد و از نقش موساد در قتل کندی پرده برمی‌دارد. به این ترتیب دیده می‌شود که الیور استون یهودی عامدانه و آگاهانه برای ساخت این فیلم انتخاب شده است.

گاهی دوران یک تفکر، فیلمساز یا نویسندهٔ یهودی به‌سَر آمده است. آن‌ها برای کنار زدن او از یک یهودیِ دیگر استفاده می‌کنند تا علیه او افشاگری کند. به‌عنوان یک نمونهٔ مشابه، می‌توان به ماجرای دو روانشناس یهودی اشاره کرد.

زیگموند فروید را بنیان‌گذار روان‌کاوی می‌دانند. وقتی دورهٔ فروید به پایان رسید آن‌ها الزام داشتند تا یک روانشناس یهودی دیگر را با انتقاد از فروید وارد میدان کنند. لذا اریک فروم (Erich Fromm) کتابی نوشت و عقاید فروید را نقد کرد.

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=46984

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.