به گزارش پایگاه خبری مفاز، موعودباوری از جنبه الهیاتی، در ادیان آسمانی جایگاه بسیار مهمی دارد. افزون بر آن، موضوعات مرتبط با آخرتشناسی، در ادیان ابراهیمی بسیار مهم و حیاتی به شمار میآیند. اساساً میتوان گفت مقولۀ موعودباوری پس از خداشناسی بیشترین سهم را در اختلافات فرقهای و دینی به خود اختصاص داده است. این مسئله در طول تاریخ همواره یکی از مسائل مورد بحث بوده و نهتنها در گذر تاریخ، از پویایی آن کاسته نشده، بلکه هر چه تاریخ رو به جلو حرکت کرد و به دوران معاصر نزدیکتر شد، این اعتقاد زندهتر شد و نقش اساسیتری را در اعتقادات مردم به دست آورد.
مطالعات صورت گرفته در اینباره مؤید این ایده است که اعتقاد به منجیباوری زمینهساز پیدایش فرقههای متعددی در این دو دین شده است؛ زیرا در دو قرن اخیر، با پررنگ شدن مسئلۀ آخرالزمان، ظهور و آمدن منجی، هم در اسلام و هم در مسیحیت، فرقههایی بر اساس این اعتقاد و با تفسیر خاصی که از موعودباوری و آمدن منجی داشتند سر برآوردهاند.
در این فرقهها، شخصی با ویژگیهای خاص، ادعایی مرتبط با ظهور منجی داشته است و با جمع شدن افرادی به عنوان پیروان بر گرد مدعیان و نیز دارا شدن عقاید خاص، این فرقهها به وجود آمدهاند. برای مثال، موعودباوری در پیدایش فرقههای مسیحی مانند مورمونها، ادونتیستها و شاهدان یهوه، نقشی اساسی داشته است. در اسلام نیز اعتقاد به ظهور منجی، نقشی مهم در ایجاد برخی از فرقهها داشته است؛ از اینرو به نظر میآید عوامل مشترکی برای پیدایش این فرقهها در هر دو دین وجود داشته باشد. نهایتاً با مرور تاریخچۀ این فرقهها، میتوان موارد زیر را به عنوان مهمترین عوامل ایجاد کنندۀ آنها برشمرد:
_ برخی از مؤسسان فرقهها ادعای موعود بودن کردهاند و بر این اساس فرقه خاصی را شکل دادهاند.
_ برخی از فرقهها به سبب ارائۀ تاریخی خاص برای ظهور منجی از جانب شخص خاصی _ که نوعاً مؤسس فرقه است _ به وجود آمدهاند.
_ پیدایش برخی از فرقهها معلول شرایط خاص اجتماعی همچون فقر، فساد، ظلم و جنگ بوده است.
_ برخی فرقهها بر اثر نوعی مکاشفه ادعایی از جانب مؤسس فرقه ایجاد شدهاند.
_ برخی فرقهها نیز با مطرح شدن ادعای نیابت منجی موعود از طرف شخصی خاص و پذیرش این ادعا از جانب گروهی به وجود آمدهاند.
در ابتدا و پیش از ورود به بحث، پرداختن به اصل اعتقاد به آخرالزمان و ظهور منجی موعود در دو دین اسلام و مسیحیت و نیز پیشگوییها و انتظاراتی که در این دو دین دربارۀ ظهور منجی موعود وجود دارد، بر اساس قرائت اصلی و ارتدوکس آنها ضروری به نظر میرسد.
در دین اسلام، نگاه به منجی در نزد تشیع با نگاه اهلسنت کاملاً متفاوت است. اگرچه تقریباً عامۀ علمای قدیم و جدید اهلسنت، مهدی موعود را فردی _ و نه نوعی _ میدانند و معتقدند که وی روزی خواهد آمد و حتی مهدی مورد نظر آنان با آن مهدی که شیعه به آن معتقد است تطبیق دارد؛ اما از آنجا که مهدویت در نگاه اهلسنت یکی از فروعات فقهی _ و نه از مسائل اصولی _ به شمار میآید، آنچنان جایگاهی که در نزد تشیع دارد را دارا نیست. تشیع دوازدهامامی، با بهرهگیری از آموزههای پیشوایان معصوم(ع) حضرت مهدی(عج)را موعود امتها و حکومت آن حضرت را نیکوترین فرجام زندگانی انسانها بر زمین میداند. در نگاه آنان، با ظهور حضرت مهدی(عج)افزون بر بهرهمندی مردم آن دوران، برخی از نیکترین و صالحترین و نیز بدترین و تبهکارترین انسانها که پیشتر از دنیا رفتهاند، به دنیا بازمیگردند تا شایستگان، از برپایی حکومت عدل و قسط شادمان، و تبهکاران، از آن عدل جهانی آزردهخاطر گردند.
در منابع روایی و تاریخی اهلتسنن و تشیع برای ظهور مهدی موعود(عج)به حوادث، رویدادها و علایمی اشاره شده است که بعضی از آن علایم مورد اتفاق شیعه و سنی است. برخی از مهمترین آنها به اختصار از این قرار است: برپایی دولت اسلامی ، برپایی دولت مخالف به رهبری سفیانی ، اتفاق بر اقتدای عیسی مسیح(ع)به آن حضرت، اتفاق بر اصلاح امر او در یک شب و اتفاق بر بیعت کردن با آن حضرت بین رکن و مقام.
در دین مسیحیت نیز موعودباوری از جایگاهی ممتاز برخوردار است تا جایی که آموزۀ بازگشت مسیح(ع)، زیربنای بسیاری از شعائر مسیحی قلمداد میشود؛ به این معنا که اگر بازگشت عیسی مسیح(ع)را از مسیحیت بگیریم، وجود چنین شعائری بی معنا خواهد بود. شعائری مانند غسل تعمید که تداعی کنندۀ تولدی دوباره است (کاکس، ۱۳۷۸: ۱۱) یا آیین عشای ربانی که به منزلۀ اتحاد مقدس با عیسی مسیح(ع)است (وان وورست، ۱۳۸۵: ۷۴). معقول بودن چنین شعائری در گرو اعتقاد به بازگشت عیسی مسیح(ع)در آخرالزمان است. در مسیحیت، حوادثی به عنوان حوادث پیش و پس از بازگشت عیسی پیشگویی شده است.
از جمله:
_ انتشار انجیل در سراسر عالم و دعوت همه امتها برای پیوستن به کلیسای جهانی مسیحی (امیرکان، ۱۹۸۰: ۵۰۵).
_ بازگشت همه یهودیان به دیانت مسیحی پس از آنکه مدتی طولانی را در پراکندگی به سر برده بودند.
_ وقوع ارتداد بزرگ در کلیسای مسیحی و ظهور ضدمسیح یا همان انسان خطیئه (اشاره به تسالوکیان دوم۲:۳).
_ مجد و شکوه کلیسا (Eliade, Messianism, encyclopedia of religion).
_ به سخره گرفتن انتظار مسیحا که پطرس نیز از آن یاد میکند .
_ وقوع جنگهای بسیار، چنانکه عیسی مسیح(ع)از آن خبر میدهد.
_ ظهور مسیحاهای دروغین.
نکتهای که در هر دو اعتقاد باید مورد توجه قرار گیرد، این است که در قرائت رسمی هر دو دین، زمان ظهور منجی موعود مشخص نیست و کسی جز خدا از آن اطلاعی ندارد.
نویسنده: مهراب صادق نیا – رضا کاظمی راد