به گزارش پایگاه خبری مفاز، سلیمان احمد، ستوننویس و نویسنده این سایت در یادداشتی به مناسبت سالگرد ترور مالکوم ایکس، فعال سیاهپوست و مسلمان (۲۱ فوریه برابر با امروز، دوم اسفند)، سه جنبه از شخصیت مالکوم؛ مذهب، نژاد و سیاست او را بررسی کرده است.
احمد در این یادداشت نوشت: مالکوم ایکس در همه جا مورد تحسین و احترام قرار میگیرد، اما همه چیزهایی را که این نماد حقوق مدنی برای آن مقاومت کرده است مورد تحسین قرار نمیدهند.
برای مثال، بسیاری از سیاهپوستان غیرمسلمان، او را بهخاطر فعالیتهای طرفدار سیاهپوستان دوست دارند و اینکه مالکوم برای پایان دادن به نژادپرستی ضد سیاهپوستان مبارزه میکند، اما دیدگاههای ناخوشایندی نسبت به دین او دارند. برای بسیاری از آنها، اسلام برای آفریقاییها عنصری منفی و بیگانه است، اگرچه این اسلام بود که مالکوم لیتل را به مالکوم ایکس تبدیل کرد.
در آفریقا به غیر از برخی امپراتوریهای باستانی آفریقایی مانند کارتاژ و مصر، امپراتوریهای بسیار قدرتمند و تأثیرگذاری مانند غنا، مالی و امپراتوری سنغای توسط سلسلههای مسلمان پایهگذاری شد. بسیاری از سیاهپوستان و غیرمسلمانان به این امپراتوریها و رهبران آنها، به ویژه مانسا موسی، بسیار افتخار میکنند، اما درست مانند مورد مالکوم ایکس، وقتی از آنها صحبت میکنند، تمایل دارند اسلام را حذف کنند.
از سوی دیگر، گروهی از مسلمانان غیرسیاهپوست هستند که به نظر میرسد اسلام مالکوم ایکس را دوست دارند، اما نسبت به سیاهپوست بودن مالکوم ایکس نگاه تحقیرآمیز غیرقابل توضیحی دارند. میتوانم نژادپرستی را از برخی جهات درک کنم، اما هرگز این کار را از گروهی که دین او را (اسلام) به صراحت منع کردهاند، قبول نمیکنم.
این گروه از مردم به گونهای از مالکوم ایکس صحبت میکنند که گویی منشأ قومی او اهمیت چندانی ندارد. نیازی به گفتن نیست، نمیتوانم متوجه نشوم که چقدر سعی میکنند سیاه بودن او را تضعیف یا پاک کنند آن هم چیزی که او به آن بسیار افتخار میکرد و چیزی که در مرکز زندگی او قرار دارد.
هویت مالکوم ایکس بهعنوان سیاهپوست و بهعنوان یک مرد مسلمان، محور اصلی شخصیت او بود. ما نمیتوانیم ادعا کنیم که یک بخشی از او را دوست داریم و طرف دیگر را کنار بگذاریم. ترجیح یکی بر دیگری در بهترین حالت ناصادقانه و در بدترین حالت ریاکارانه است.
جدای از اصل قومی و مذهب این مرد بزرگ، جنبه سومی هم وجود دارد که همه وانمود میکنند که متوجه آن نمیشوند، هر چند که این وجه درست در مقابل است: سیاست او.
دو سال پیش، مقالهای خواندم که در آن نویسنده از بیتفاوتی حزب کارگر نسبت به رأیدهندگان مسلمانشان ابراز تأسف کرد. نویسنده نکات خوبی را در رابطه با حمایت سرسخت و بیچون و چرای مسلمانان از حزب کارگر، و اینکه چگونه آنها در مقابل مشکلاتشان چیز کمی به دست آوردهاند بیان کرد. او سپس پیشنهاد کرد که مسلمانان باید حزب کارگر را بهطور کامل کنار بگذارند و به جای آن گروههای فعال ایجاد کنند تا به گفته نویسنده از بیرون با سیستم مبارزه کنند.
این کار هر چقدر هم که شجاعانه و انقلابی به نظر برسد، برای من راه حلی پایدار به نظر نمیرسید.
مالکوم ایکس اگرچه یک کنشگر به تمام معنا بود، اما فقط جلسات خود در تالار شهر را برای شکایت از اوضاع بد برگزار نکرد. او کارها را سازماندهی کرد و وارد سیاست شد که کاملاً در آن ماهرانه بازی کرد. او هرگز از مسائل اجتماعی و سیاستهای زمان خود دوری نکرد.
او سازمان اتحاد آفریقایی ـ آمریکایی (Organization of Afro-American Unity) را برای مبارزه برای حقوق بشر آمریکاییهای آفریقاییتبار و ترویج همکاری بین آفریقاییها و مردم آفریقاییتبار در قاره آمریکا تأسیس کرد. سیاست او را به نیجریه، غنا، مصر، گینه، زامبیا و چندین کشور دیگر برد، جایی که با رؤسای جمهور و شاهزادگان ملاقات کرد تا از آنها برای ایجاد یک جبهه متحد برای پایان دادن به نژادپرستی در آمریکا کمک بگیرد.
مسلمانان در بریتانیا باید شنیده شوند. اما برگزاری تظاهرات برای ثبت نارضایتی ما یا فعال بودن در بیرون (از سیاست) برای گفتن حقیقت، تنها برخوردی سطحی با مشکلات است.
قدرت داشتن لازم است تا واقعاً در اجرای تغییر در جامعه مؤثر باشد و برای بدست آوردن این قدرت باید سیاست بدست آوردن قدرت را بازی کرد. هیچ راه دیگری برای دور زدن این حقیقت وجود ندارد.
سیاست کلمه کثیفی نیست. قدرت هم نیست. مسلمانان بریتانیا باید جاهطلبتر باشند و بخواهند در سیستم سیاسی بریتانیا قدرتمندتر شوند. آنها به یک نهاد سیاسی مانند سازمان وحدت آفریقایی ـ آمریکایی مالکوم ایکس نیاز دارند که هدف اصلی آن رفاه مسلمانان بریتانیا باشد.
مالکوم ایکس به زیبایی میگوید: هیچکس نمیتواند به شما آزادی بدهد. هیچکس نمیتواند به شما برابری یا عدالت یا چیزی بدهد. اگر انسان هستید بهدستش آورید.
همانطور که ما شجاعت و سبک زندگی مثالزدنی مالکوم ایکس را به عنوان یک فعال سیاهپوست مسلمان تحسین میکنیم، باید به سیاست او نیز توجه جدی داشته باشیم و از آن درس بگیریم.